پديد آورنده :
مهوري، فريبا
عنوان :
تهيه و مشخصهيابي كمپلكسهاي پينسر و كيليت پالاديوم با ليگاندهاي ايميني: مطالعه برهمكنش با DNA و BSA، بررسي فعاليت ضد سرطاني و كاربرد رهايش دارويي آنها
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
دوازده، 83 ص.: مصور (رنگي)، جدول، نمودار
استاد مشاور :
شادپور ملك پور
توصيفگر ها :
كمپلكس هاي پينسر پالاديوم , ليگاندهاي ايميني , نانوذره هاي آلبومين , رهايش دارو , سميت سلولي
استاد داور :
محمد ديناري، فاطمه داور
تاريخ ورود اطلاعات :
1400/04/06
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1400/04/06
چكيده فارسي :
در اين پاياننامه، ابتدا دو ليگاند ايميني (E)-2-((anthracen-9-ylmethylene)amino)-5-nitroaniline (ليگاند(1)) و (E)-2-((anthracen-9-ylmethylene)amino)-5-methylaniline (ليگاند(2)) تهيه شدند. سپس كمپلكسهاي پينسر و كيليت پالاديوم (II) با فرمول [Pd(C,N,N)C15H9NC6H4NH2NO2(Cl)] (كمپلكس(1)) و [Pd(C,N,N)C15H9NC6H4NH2CH3(Cl)2] (كمپلكس(2)) با استفاده از ليگاندهاي تهيه شده، بدست آمدند. ساختار هر يك از تركيبهاي تهيه شده با استفاده از روشهاي طيفسنجي شامل فروسرخ، رزونانس مغناطيسي هسته هيدروژن و كربن و آناليز عنصري شناسايي شد. همچنين، برهمكنش هر تركيب با دئوكسي ريبونوكلئيك اسيد (DNA) و پروتئين آلبومين سرم گاوي (BSA) توسط طيفسنجي مرئي-فرابنفش و تيتراسيون نشر فلوئورسانس مورد بررسي قرار گرفت. در بررسي برهمكنش كليه تركيبها با DNA، اتصال از نوع شياري تاييد شد. بر اساس نتايج حاصل، ليگاند(2) و كمپلكس(2) اتصال قويتري را با DNA برقرار ميكنند. در بخش برهمكنش با BSA، تركيبهاي تهيه شده به مكانهاي مختلف BSA وصل شدند كه بر طبق نتايج نشر فلورسانس، خاموشسازي پروتئين BSA از نوع مكانسيم ايستا ميباشد. بر اساس نتايج حاصل از مطالعه رقابتي در حضور ائوسين، ايبوپروفن و ديگوكسين به عنوان نشانگر جايگاه، ليگاند و كمپلكس(1) به جايگاه ΙΙ ، ليگاند و كمپلكس(2) به جايگاه Ι در ساختار BSA متصل شدهاند. در ادامه، نانوذرههاي BSA با روش حلالزدايي تهيه و مطالعه ساختاري و ريختشناسي نانوذرهها با استفاده ازآزمون طيفسنجي زيرقرمز و ميكروسكوپ الكتروني روبشي انجام شد. تركيبهاي تهيه شده در اين پروژه، بر روي نانوذرههاي BSA بارگذاري شدند. آزمون پتانسيلسنجي زتا، طيفسنجي زيرقرمز و ميكروسكوپ الكتروني روبشي جهت تاييد بارگذاري تركيبها بر BSA مورد استفاده قرار گرفت. در نهايت، رهايش هر تركيب به صورت آزاد و بارگذاري شده بر روي نانوذرههاي BSA در محيط برون تني با استفاده از روش كيسه دياليز در بافر فسفات با 4/7 = pH ارزيابي شد. نتايج حاصل بيانگر رهايش دو فازي تركيبها از نانوذره بود. بدين صورت كه رهايش ليگاند(1) در حالت آزاد و بارگذاريشده به ترتيب در 14 و 26 ساعت ابتدايي برابر با 15/88% و 72/50% بود. ميزان رهايش ليگاند(2) به صورت آزاد و بارگذاريشده از سطح نانوذرهها در 14 و 26 ساعت اوليه 85/85% و 70/54% مشاهده شد. همچنين، در مورد كمپلكس(1) به صورت آزاد و بارگذاريشده نيز بهترتيب در 22 و 38 ساعت ابتدايي به ميزان 43/87% و 22/42% رهايش صورت گرفت. با اينوجود، كمپلكس(2) در 14 ساعت نخست به مقدار 31/77% و در حالت بارگذاريشده پس از 32 ساعت 21/43% از سطح نانوذرهها رها شد. كليه تركيبها پس از فاز اول، با كاهش سرعت روبرو شدند. سرانجام، به منظور بررسي اثر سميت سلولي هر تركيب از آزمون MTT بر روي رده سلولي سرطان سينه (MCF-7) استفاده شد. نتايج حاصل، سميت سلولي بالاتر ليگاند و كمپلكس(1) را پس از بارگذاري اثبات كرد.
استاد مشاور :
شادپور ملك پور
استاد داور :
محمد ديناري، فاطمه داور