توصيفگر ها :
ولتراسونيك , كاويتاسيون , ترانسديوسر , پارچه , فركانس , چرك
چكيده فارسي :
شستشوي منسوجات به كمك امواج اولتراسونيك يكي از روشهاي جديد شستشو است كه در سالهاي اخير پژوهشهاي گوناگوني در اين زمينه در كشورهاي مختلف انجام گرفته است. در پژوهشهاي انجام گرفته در اين زمينه به مواردي همچون بهبود 15درصدي شستشوي تلفيقي اولتراسونيك وشستشوي معمولي نسبت به شستشوي معمولي، تأثير مثبت اضافه كردن ارتعاش مكانيكي به شستشوي اولتراسونيك، كاهش پوسيدگي پارچه در شستشوي اولتراسونيك نسبت به شستشوي معمولي، بهبود 6 برابري انتقال جرم از درون الياف تشكيل دهنده پارچه و كاهش 5/2 برابري هسته ايستاي مركزي در صورت استفاده از اولتراسونيك اشاره شده است. در اين پژوهش به معرفي پديده كاويتاسيون و عوامل تأثيرگذار برآن پرداختهشده است و سعي شده تا تأثير گذاري عوامل مختلفي از جمله بسامد، نوع پارچه، نوع چرك كه در اين نوع شستشو مؤثر است بررسي شود، به همين منظور از چهار مدل پارچه استاندارد شستشو، پنبه حلقوي، پنبه تاري پودي، پلي استركه در نوع بافت، جنس الياف، تراكم بافت با يكديگر متفاوت هستند استفاده شده است. همچنين از دو نوع چرك شيركاكائو و مخلوط دوده كربن به همراه پارافين براي بررسي اثر نوع چرك در شستشوي اولتراسونيك استفاده شده است. براي بررسي اثر بسامد در شستشوي اولتراسونيك نيز دو بسامد 32/5 و 19/5 كيلو هرتز انتخاب شده است. طبق نتايج به دست آمده با افزايش بسامد ميزان تميز شوندگي پارچهها درمواردي 50% كاهش مييابد. نوع بافت پارچه تأثير مستقيم بر ميزان پاك شوندگي چرك از پارچه داشته به اين صورت كه پارچههاي با بافت حلقوي به دليل وجود خللوفرجهاي بيشتر و حبس فيزيكي چرك سختتر از پارچههايي كه بافت تاري پودي دارند تميز ميشوند. تراكم بافت نيز اثر معكوس بر تميز شوندگي پارچه دارد به گونهاي كه با افزايشتراكم بافت، پارچهها تا 4 واحد كمتر تميز ميشوند. جنس الياف پارچه كه درواقع تعيين كننده ميزان آبدوستي و يا آبگريزي الياف هستنددر ميزان تميز شوندگي پارچه نقش مستقيم داشته به گونهاي كه هرچه ساختار شيميايي چرك قطبيتر باشد با اليافي كه آبدوست (قطبي) هستند پيوند محكمتري برقرار كرده وكمتر تميز ميشوند و هرچه نوع ساختار شيميايي چرك قطبيت كمتري داشته باشد با الياف آبگريز(غير قطبي) بهتر واكنش داده و الياف كمتر تميز خواهند شد.
چكيده انگليسي :
Textile washing using ultrasonic is one of the new methods of cleaning. This method, in recent years, attracts more attentions and various studies have been done in this field. In the recent investigations reaserchers declared that combining the ultrasonic and conventional washing can improve 15% of cleaness. Ultrasonic cleaning can also reduce the fabric decay. Other advantages of ultrasonic cleaning are: increasing about 6 times the transfer of dirt mass from fibers, and reducing 5.2 times of the central static core. In this study, the cavitation phenomenon and some important factors such as frequency, fabric type and dirt type, that affect the cavitaion are introduced. Four different types of fabric i.e. the standard cotton, ring cotton, warp and woof cotton, and polyster fabric, with various density, also, two types of dirt i.e. the cocoa milk and mixture of carbon and paraffin are utilized in this investigation. For studying the effect of frequency on the ultrasonic cleaning, two freqencies (19.5 and 32.5 kHz) are selected. According to the results, increasing the frequency, leads to decreasing the cleaness. Fabric type has a direct effect on the cleaning performance. For example, the circular textures are more difficult to be cleaned than the warp and woof textures. Tissue density also has a reverse effect on the cleaning performance, thus, as the density of the fabrics increase, the fabrics become less cleaned. The material of the fabric fibers, which actually determines the degree of hydrophilicity or hydrophobicity of the fibers, has a direct role in the amount of fabric cleaness. The less polarity of the dirt, better it will react with hydrophobic (non-polar) fibers and less the fibers will be cleaned.