پديد آورنده :
غلامي، فاطمه
عنوان :
بهينه سازي دوره هاي توليد از مخازن نفت با لحاظ عوامل اقتصادي و رويكرد صيانتي در قراردادهاي بالادستي نفت
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
مهندسي نفت (مخازن هيدروكربوري)
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
چهارده، 127ص. : مصور، جدول، نمودار
استاد راهنما :
حميدرضا شاهوردي، فاضل مريدي فريماني
توصيفگر ها :
بهينه سازي , الگوريتم ژنتيك , ارزش خالص فعلي مخزن , قراردادهاي نفتي
استاد داور :
محمد هادي جزيني، محسن محمدي
تاريخ ورود اطلاعات :
1400/08/26
رشته تحصيلي :
مهندسي شيمي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1400/08/30
چكيده فارسي :
همانطور كه مصرف جهاني انرژي به طور پيوسته هر ساله افزايش مييابد، لزوم بهرهبرداري بهينه با رويكرد اقتصادي از مخازن نفتي حائز اهميت ميشود. در اين پژوهش براي اولين بار به بررسي بهينهسازي تابع مقدار ارزش خالص فعلي مخزن و ضريب بازيافت يك ميدان نفتي واقعي در ابتدا بدون در نظر گرفتن محدوديتها و پيامدهاي قراردادهاي نفتي و سپس با توجه به پيامدهاي سرمايهگذاري در حوزه قراردادهاي نفتي با استفاده از دو رويكرد متفاوت بهينهسازي، تمام دورهها (Full Phase) و بين دورهاي (Phase Base)، با استفاده از الگوريتم ژنتيك به عنوان يك ابزار كارآمد در يافتن پاسخ بهينه براي متغيرهاي تصميم مسئله، كه زمان برداشت از هر دوره و رفتن به دوره برداشت بعد ميباشد، پرداخته شده است. مدل استفاده شده در اين پژوهش، يك مدل واقعي مخزن در ايالت وايومينگ آمريكا ميباشد كه برداشت از آن طي چهار دوره به پايان رسيده است. پس از انتخاب مدل و مدلسازي آن با استفاده از تكنيك انطباق دادههاي تاريخچه مخزن در هر دوره برداشت به وسيله منحنيهاي كاهش دبي نمائي، پرداخته شده است. مسئله نسبت به پارامترهاي مختلف اقتصادي مانند تغييرات قيمت نفت و تغييرات نرختنزيل حساسيتسنجي شده است. ميزان هزينههاي عملياتي و هزينههاي سرمايهاي از پارامترهايي هستند كه در حين حل مدل در نظر گرفته ميشوند. پس از حل مدل در حالت خنثي يا همان بدون در نظر گرفتن تأثيرات و محدوديتهاي حاصل از يك قرارداد نفتي و يكسان بودن مالك ميدان و پيمانكار عمليات برداشت و توسعه ميدان، به تحليل نتايج و تحليل حساسيت پرداخته ميشود. هدف از تحليل نتايج و تحليل حساسيت مدل نسبت به پارامترهاي قيمت نفت و نرختنزيل در مرحله اول، استخراج نكات بهينهسازي براي برداشت از ميادين در حال توسعه و بيان اهميت رويكردهاي متفاوت بهينهسازي بلند مدت و كوتاه مدت نسبت به يك ميدان در زمان برداشت از آن ميباشد. همچنين نشان دادن تأثير اتخاذ توابع هدف متفاوت در زمان بهينهسازي و مديريت ميادين، از اهداف اين بخش ميباشد.نتايج حاصل به مالك ميدان كمك ميكند تا تركيب مناسبي از سياستهاي فني و اقتصادي را، براي رسيدن به بيشترين مطلوبيت انتخاب كند. نقش ميزان محدوديتهاي اعمال شده بر روي درآمد حاصل شده از ميدان كه در اختيار پيمانكار قرار داده ميشود و ميزان سود نفت نيز مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. تحليلهاي انجام شده، ميزان اثرگذاري هر كدام از پارامترهاي مذكور بر تصميمات مالك ميدان و پيمانكار را نشان ميدهد. نتايج و تحليلهاي انجام شده براي مدل مورد بررسي اهميت بارز رويكرد بلند مدت نسبت به ميدان (Full Phase) و بهينهسازي همزمان پارامترهاي فني و اقتصادي، براي توابع هدف مسئله، جهت رسيدن به بيشترين مطلوبيت را آشكار ميكند، كه در اين حالت مقدار ضريب بازيافت 3.5 درصد از حالت اوليه و مقدار سود برابر با 1.138 ميليارد دلار افزايش مييابد. همچنين محدوديتهاي اعمالي بيش از حد از جانب مالك ميدان در قراردادهاي نفتي، بر خلاف تصور، تأثيرات مطلوبي بر روند بهينهسازي و سود حاصل شده براي مالك ميدان را در پي نداشته است، بلكه منجر به افزايش هزينههاي بازگردانده نشده به پيمانكار ميشود. زماني كه سهم دولت از سود نفت كم است وي تلاش براي جبران آن ميكند كه شدت توليد از ميدان را افزايش داده و با اينكار منجر به كاهش ضريب بازيافت وي از مقدار 35.65 درصد به 34.09 درصد ميشود. همچنين زماني كه سقف درآمدهاي در دسترس پيمانكار را به شدت كاهش ميدهد (20 درصد)، مقدار ضريب بازيافت نهايي وي به مقدار 2.57 درصد كاهش مييابد.
چكيده انگليسي :
As global energy consumption is steadily increasing every year, the need for an economically exploitable approach to oil reservoirs is becoming important. In this study, for the first time, the optimization of the reservoir net present value and the recovery coefficient of a real oil field is investigated, first without considering the limitations and consequences of oil contracts, and then with regard to investment consequences in the field of oil contracts using two different approaches. Optimization of all periods (Full Phase) and Intervals (Phase Base), using genetic algorithm as an efficient tool to find the optimal answer to the problem decision variables, which is the time of harvest from each period and go to the next harvest period Has been.
استاد راهنما :
حميدرضا شاهوردي، فاضل مريدي فريماني
استاد داور :
محمد هادي جزيني، محسن محمدي