شماره مدرك :
16810
شماره راهنما :
1826 دكتري
پديد آورنده :
شياسي ، رويا
عنوان :

اثر سطوح مختلف تغذيه شير و غلظت كل مواد جامد شير بر عملكرد، رشد اسكلتي، تخمير شكمبه اي، رفتار، سلامت، پارامترهاي خوني، متابوليسم گلوكز و انسولين گوساله هاي شير خوار دير از شير گرفته شده در فصل تابستان

مقطع تحصيلي :
دكتري
گرايش تحصيلي :
تغذيه دام
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1400
صفحه شمار :
دوازده، 103ص. : مصور، جدول، نمودار
استاد راهنما :
مسعود عليخاني، محمد خوروش
استاد مشاور :
فرزاد هاشم زاده، مهدي ميرزايي
توصيفگر ها :
گوساله شيرخوار , سطح تغذيه شير , قبل از شيرگيري , ماده خشك شير
استاد داور :
غلامرضا قرباني، حسن صدري، مهدي كاظمي بن چناري
تاريخ ورود اطلاعات :
1400/09/08
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
مهندسي كشاورزي
دانشكده :
مهندسي كشاورزي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1400/09/10
كد ايرانداك :
2783487
چكيده فارسي :
اين مطالعه با هدف بررسي اثرات سطوح مختلف تغذيه‌ي شير و غلظت كل مواد جامد شير (TS) بر عملكرد، تخمير شكمبه‌اي، سلامت و رفتار گوساله‌هاي شيرخوار تحت تنش حرارتي انجام شد. در مجموع 48 گوساله هلشتاين (54/1±2/40 كيلوگرم وزن بدن) در يك آزمايش فاكتوريل 2 × 2 با فاكتورهاي سطح شير (پائين در مقابل زياد) و ماده خشك شير (12 در مقابل 17 درصد) استفاده شد. ميانگين و ماكسيمم شاخص رطوبت دما (THI) در طول دوره آزمايشي، به ترتيب 02/2 ± 42/74 و 51/2 ± 3/83 بود. تيمارهاي آزمايشي عبارتند از: (1) سطح پايين شير با ماده خشك 12 درصد (LPM-12%TS، 5 ليتر شيز در روز از روز 4 تا 76 و 3 ليتر شير در روز از روز 77 تا 83؛ كل شير مصرفي برابر با383 ليتر و كل مواد جامد مصرفي از شير معادل با 9/45 كيلوگرم)، (2) LPM با ماده خشك 17 درصد و كل مواد جامد مصرفي از شير معادل با 1/65 كيلوگرم، (3) مصرف سطح بالاي شير با 12 درصد ماده خشك (HPM-12%TS، 5 ليتر شير در روز از روز 4 تا 13، 6 ليتر شير در روز از روز 14 تا 23، 8 ليتر شير در روز از روز 24 تا 69 و 5 ليتر شير در روز از روز 70 تا 76 و به دنبال آن تغذيه 3 ليتر شير در روز از روز 77 تا 83؛ كل شير مصرفي برابر 531 ليتر و كل مواد جامد مصرفي از شير معادل با 7/63 كيلوگرم) و (4) HPM با 17 درصد ماده خشك و كل مواد جامد مصرفي از شير معادل با 3/90 كيلوگرم. گوساله‌ها در روز 83 آزمايش از شير گرفته شدند و مطالعه در روز 103 آزمايش به پايان رسيد. براي افزايش ماده خشك شير تا غلظت 17%، شيرخشك به شير كامل اضافه شد.پارامترهاي عملكردي هر 10 روز بكبار، رشد اسكلتي در روزهاي 4، 83 و103، پارامتر‌هاي تخمير شكمبه و متابوليت‌هاي خوني در روز 48 و 91، رفتارشناسي در روزهاي 69، 70، 93 و 94 و تست تحمل گلوكز در روز 60 آزمايش اندازه گيري شدند. آناليز آماري فراسنجه‌هاي اندازه¬گيري شده براي كل دوره (4 تا 103 روزگي) با استفاده از نرم افزار SAS بصورت اندازه‌گيري‌هاي تكرار شونده انجام شد. گوساله‌هايي كه HPM دريافت كرده بودند ميزان مصرف استارتر كمتري از 44 تا 83 روزگي داشتند اما ميانگين افزايش وزن روزانه بيشتري از روز 24 تا 53 روزگي نسبت به گوساله‌هايي كه LPM تغذيه مي‌كردند، داشتند. علاوه‌بر ‌اين در سن 14 تا 83 روزگي، استارتر و كل ماده خشك مصرفي در گوساله‌هايي كه شير با 17 درصد ماده خشك مصرف كرده بودند كمتر بود اما ميانگين افزايش وزن روزانه بالاتري از روز 34 تا 53 روزگي در مقايسه با گوساله‌هايي كه شير با 12 درصد ماده خشك مصرف مي‌كردند داشتند. طول بدن، ارتفاع جدوگاه، ارتفاع هيپ و عرض هيپ در گوساله‌هاي تغذيه شده با 17 درصد ماده خشك بيشتر از گوساله‌هايي بود كه شير با 12 درصد ماده خشك مصرف كرده بودند. همچنين در پايان آزمايش طول بدن، دور سينه، عمق بدن، ارتفاع جدوگاه و ارتفاع و عرض هيپ در گوساله‌هايي كه شير با 17 درصد ماده خشك در مقايسه با گوساله‌هايي كه شير با 12 درصد ماده خشك تغذيه شده بود بيشتر بود. گوساله‌هايي كه سطح بالاي شير با 17 درصد ماده خشك دريافت كرده بودند اسكور مدفوع و اسهال بيشتر در مقايسه با گوساله‌هايي كه شير با 12 درصد ماده خشك خورده بودند داشتند. اثر متقابل بين سطح شير و ماده خشك شير براي pH شكمبه معني‌دار شد كه كمترين مقادير براي تيمار شاهد و براي بوتيرات بيشترين مقادير در تيمار HPM-17% TS مشاهده شد. پس از شيرگيري غلظت كل اسيدهاي چرب فرار در گوساله‌هايي كه شير زياد دريافت مي‌كردند كمتر بود. غلظت گلوكز و آلبومين خون در گوساله‌هايي كه سطح بالايي از شير و در مقايسه با سطح پايين شير در سن 45 روزگي دريافت كرده بودند، بيشتر بود. اثر متقابل بين سطح شير و ماده خشك شير براي غلظت بتا هيدروكسي بوتيرات معني‌دار شد كه بيشترين مقادير براي تيمار شاهد بود. غلظت گلوكز پايه براي آزمايش تحمل گلوكز در گوساله‌هايي كه سطح بالايي از ماده خشك شير را مصرف كرده بودند، بالاتر بود در صورتيكه تغييرات حداكثري غلظت گلوكز براي گوساله‌هائيكه سطح بالاي مواد مغذي را خورده بودند كاهش يافت. تغذيه حجم بالاي شير سبب كاهش زمان رسيدن به غلظت حداكثر شد و تمايل به افزايش حداكثر غلظت انسولين در گوساله‌هايي كه حجم بالاي شير خورده بودند را داشت. سطح زير نمودار انسولين، گلوكز و نرخ پاكسازي انسولين و گلوكز بين تيمارها تفاوت معني‌داري نداشت. در كل نتايج اين تحقيق نشان مي¬دهد كه فراهم كردن مقدار بيشتري از مواد مغذي در گوساله‌هايي كه دير از شير گرفته مي‌شوند اثرات مفيدي بر آسايش و عملكرد رشد گوساله‌ها دارد كه ممكن است تأثير منفي استرس گرمايي بر ميزان مصرف استارتر در تابستان را جبران مي‌كند و همچنين تغذيه حجم بالاي مواد مغذي در تابستان در دو وعده حساسيت به انسولين را كاهش نداد.
چكيده انگليسي :
In recent years, there has been an increasing interest in using high quantities of milk or milk replacer (MR) in heat-stressed calves to alleviate the negative effects of high environmental temperatures on their performance. However, observations have indicated a decline in growth performance in the weaning and post-weaning period, which might be optimized with increasing total solids (TS) in milk and weaning age. This study aims to optimize the effect of higher quantities of milk on late weaned calvesʹ performance by increasing TS concentration or delivery route in summer conditions. Forty-eight newborn Holstein calves were used in a 2 × 2 factorial arrangement with the factors of pre-weaning total plane of milk (PM) intake (low vs. high) and milk TS content (12 vs. 17%). The treatments were (1) low PM (LPM) intake with 12% TS (TS intake = 45.9 kg), (2) LPM intake with 17% TS (TS intake = 65.1 kg), (3) high PM (HPM) intake with 12% TS (TS intake = 63.7 kg); and (4) HPM intake with 17% TS (TS intake = 90.3 kg). Calves were weaned at d 83, and the study was terminated at d 103 of age. Performance data (every 10 d), skeletal growth (d 80 and 100), ruminal fermentation parameters (d 48 and 91), and behavioral measurements (d 69, 70, 93 and 94) were analyzed as repeated measurements with PROC MIXED of SAS 9.4 (SAS Institute Inc., Cary, NC). Calves receiving HPM consumed less PMR from d 44 to 83 of age, but they had higher ADG from d 24 to 53 of age compared to those fed LPM (PM × age, P < 0.001). In addition, calves receiving milk with 17% TS had lower PMR intake from d 14 to 83 of age, but greater ADG from d 34 to 53 compared to those receiving milk with 12% TS (TS × age, P < 0.001). Calves that received HPM had greater skeletal growth parameters compared to LPM-fed calves, with a similar effect evident for calves fed milk with 17% TS compared with those fed milk with 12% TS. Calves receiving milk with 17% TS had greater fecal scores and diarrhea occurrence than those fed milk with 12% TS in HPM, but not LPM. Increasing PM and milk TS concentration improved growth in summer-exposed calves as demonstrated by increased pre-weaning ADG, pre- and post-weaning BW, and structural growth.
استاد راهنما :
مسعود عليخاني، محمد خوروش
استاد مشاور :
فرزاد هاشم زاده، مهدي ميرزايي
استاد داور :
غلامرضا قرباني، حسن صدري، مهدي كاظمي بن چناري
لينک به اين مدرک :

بازگشت