پديد آورنده :
نصر اصفهاني، مسعود
عنوان :
بررسي كارايي دادههاي ماهوارهاي در برآورد فرسايش آبي در حوضه آبخيز رودخانه زايندهرود بر پايه مدلهاي RUSLE و G2
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
علوم و مهندسي آبخيزداري (سيلاب و رودخانه)
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
دوازده، 71ص.: مصور ، جدول ، نمودار
استاد راهنما :
حميدرضا كريم زاده، رضا جعفري
توصيفگر ها :
: هدر رفت خاك , حوضه آبخيز زايندهرود , فرسايش , مدل RUSLE , مدل G2
استاد داور :
شمس الله ايوبي، سعيد پورمنافي
تاريخ ورود اطلاعات :
1400/09/16
رشته تحصيلي :
منابع طبيعي
دانشكده :
مهندسي منابع طبيعي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1400/09/17
چكيده فارسي :
خاك يكي از مهمترين اجزاي منابع طبيعي است. فرسايش خاك يك پديده اجتناب ناپذير است كه تخريب خاك را تشديد ميكند. نوع و شدت فرسايش خاك در يك منطقه تابعي از عوامل مختلف مانند شرايط آب و هوايي، ارتفاع، نوع خاك و كاربري زمين است كه نوع و ميزان فرسايش را در سطح خاصي بيان ميكند. در بين اين عوامل مؤثر، شيب زمين نسبت به ساير پارامترها بيشترين تأثير را بر فرسايش خاك دارد. مطالعات كيفيت خاك در شناسايي اثرات مديريتهاي مختلف درزمينه هاي كشاورزي و منابع طبيعي، ازجمله تخريب مراتع و جنگلها و احياي زمين بسيار مهم است. در اين مطالعه، حوضه رودخانه زايندهرود بهعنوان منطقه تحقيقاتي از حوضههاي فرعي حوضه آبخيز ايران مركزي در استان اصفهان انتخاب شد. در اين مطالعه، از مدلهاي فرسايشي RUSLE و G2 براي برآورد ميزان فرسايش در سال 1400 استفاده شد. ميزان فرسايش آب توسط دو مدل فرسايشي با استفاده از وروديهاي لازم محاسبه شد كه براي مدل RUSLE شامل عامل فرسايش باران، عامل پوشش گياهي، فاكتور فرسايشپذيري خاك، ضريب عملكرد حفاظتي، طول و شيب و براي مدل G2 شامل فاكتور توپوگرافي، ضريب تنظيم شيب خاك، فاكتور پوشش گياهي، فاكتور بافت خاك، فاكتور فرسايش باران ميباشد. بر اساس نتايج، متوسط فرسايش براي مدل G2 21/16 تن در هكتار در سال و براي مدل RUSLE در اين منطقه 48/16 تن در هكتار در سال بود. سپس نتايج اين دو مدل با يكديگر مقايسه شده و با در نظر گرفتن رگرسيون بين نتايج بهدستآمده در 100 نقطه تصادفي هر مدل. نتايج مشابه و نزديك براي مدلها به دست آمد. مدلها نشان داد كه تقريباً 70 درصد از مساحت بهعنوان فرسايش بسيار كم، 9 درصد تحت فرسايش كم، 6 درصد از سطح در طبقه متوسط فرسايش، 5 درصد از سطح در طبقه بالا و 9 درصد از سطح زير طبقهبنديشده است. فرسايش بسيار زياد است با توجه به نتايج، به اين نتيجه رسيدند كه دقت و كارايي مدل G2 در مقايسه با مدل RUSLE كمي بهتر است، همچنين، اين مدل ساده و آسان براي استخراج لايههاي ورودي است. با توجه به امكان دسترسي به دادهها و تصاوير ماهوارهاي موردنياز اين مدل، پيشنهاد ميشود براي تهيه نقشههاي فضايي- زماني از دست دادن خاك در ساير حوضههاي آبخيز مشابه كشور استفاده شود.
چكيده انگليسي :
Soil is one of the most important components of natural resources. Soil erosion is an inevitable phenomenon that exacerbates soil degradation. The type and severity of soil erosion in an area is a function of various factors such as climatic conditions, altitude, soil type and land use, which express the type and amount of erosion at a specific level. Among these effective factors, land slope has the greatest effect on soil erosion compared to other parameters. Soil quality studies are very important in identifying the effects of different managements in the fields of agriculture and natural resources, including the degradation of rangelands and forests and land reclamation. In this study, the Zayandehrood river basin was selected as a research area from the sub-basins of the Central Iran watershed in Isfahan province. In this study, RUSLE and G2 erosion models were used to estimate the amount of erosion in year 1400. The rate of water erosion by two erosion models were calculated using the necessary inputs, which for the RUSLE model included rain erosion factor, vegetation factor, soil erodibility factor, protection operation factor, length and slope factor and for G2 model included topographic factor, soil slope adjustment factor, vegetation factor, soil texture factor, rain erosion factor. According to the results, the average erosion rate for the G2 model was 16.21 tons per hectare per year and for the RUSLE model in this area was 16.48 tons per hectare per year. Then the results of these two models were compared and by taking regression between the results obtained in 100 randomic points of each model. Similar and close results were obtained for the models. The models showed that approximately 70% of the area was classified as very low erosion, 9% under low erosion, 6% of the area in the middle class of erosion, 5% of the area in high class and 9% of the area under very erosion is very high. According to the results, it was concluded that the accuracy and efficiency of the G2 model was slightly better compared to the RUSLE model, also, this model is simple and easy to extract the input layers. Considering the possibility of accessing the data and satellite images required by this model, it is suggested to used for preparing spatio-temporal maps of soil loss in other similar watersheds of the country.
استاد راهنما :
حميدرضا كريم زاده، رضا جعفري
استاد داور :
شمس الله ايوبي، سعيد پورمنافي