توصيفگر ها :
ورم پستان , مقاومت به بيماري , فراسنجه هاي مرتبط با ورم پستان , سلولهاي سوماتيك موجود در شير
چكيده فارسي :
بيماري ورم پستان از جمله بيماري هايي است كه همواره خسارت سنگيني به دامداران وارد مي كند، چرا كه با ورود عوامل بيماريزا به غده ي پستان و توليد سموم مختلف،آسيب هايي به غده پستان وارد خواهد شدكه كاهش توليد شير و ناكارآمدي شير توليدي را منجر مي گردد. در حالت ايده آل ، تحقيقات مرتبط با ورم پستان بايد به توصيه هايي براي مديريت بهتر گله منجر شود، بطوريكه به دامداران در كاهش بروز و شيوع ورم پستان به شيوه اي مقرون به صرفه كمك كند. هدف از تحقيق حاضر ارزيابي بيماري ورم پستان در گله ي گاو شيري دانشكده كشاورزي دانشگاه صنعتي اصفهان و ارائه فراسنجه هايي براي ارزيابي بهتر ميزان مقاومت به اين بيماري در گاوهاي شيري مي باشد. در اين تحقيق اطلاعات و ركوردهاي ده سال ( از سال 1388 تا سال 1398 ) مزرعه لورك دانشگاه صنعتي اصفهان مورد ارزيابي قرار گرفت و علاوه بر شاخص هاي معمول براي ارزيابي ورم پستان، شاخص هاي ديگري از جمله ميانگين SCS در روزهاي ابتدايي (150-5) يا انتهايي (305-151) دوره شيردهي (SCS150 يا SCS151-305)، ماكزيممSCC يا SCS در طي دوره شيردهي، انحراف معيار SCS در طي دوره شيردهي يا SCSSD، و الگوي بيش از حد بالابودن SCC روز آزمون مورد بررسي قرار گرفت. فراواني ورم پستان در گاوهاي هلشتاين واقع در اولين دوره شيردهي گله مورد بررسي در طي دوره 305 روز بعد از زايمان حدود 6 درصد بود كه در محدوده پايين مطالعات قبلي استان اصفهان مي باشد. روند بار ميكروبي شير اين گله در طي سال هاي 1385 تا 1398، روندي نزولي داشته كه نشان مي دهد سطح مديريت، بهداشت و نيزميزان مقاومت دام هاي اين گله به اين بيماري افزايش يافته است. علاوه بر اين، نتايج اين تحقيق نشان داد كه بيشترين زمان مراجعه دام ها به كلينيك براي ورم پستان حدود 40 روز ابتداي دوره شيردهي است و به نظر مي رسد در دام هايي كه به هر دليل باردار نشده و روزهاي شيردهي آنها از مدت معمول يعني 305 روز بيشتر مي شود، بدليل ضعف سيستم ايمني، درصد مراجعه دام به كلينيك براي درمان ورم پستان نيز تا حدودي افزايش مي يابد. در ارزيابي ساير فراسنجه هاي مورد بررسي براي بيماري ورم پستان در سطح اين گله ملاحظه گرديد كه بطور كلي گاوهاي بيمار از ميانگين بيشتري براي SCS150، SCS151-305 ، SCSMAX و SCSSD و نيز وفور بالاتري براي PK برخوردار بودند. PK به عنوان يك صفت باينري (0 = بدون پيك ، 1 = پيك) بر اساس اينكه آيا گاو حداقل يك پيك با الگوي كم-زياد-كم بارميكروبي در طي دوره شبردهي داشته باشد يا خير ، تعريف شده است. بر اساس نتنايج حاصل از اين تحقيق مي توان چنين استدلال نمود كه با استفاده از صفات جايگزين SCC شايد بتوان بهتر و دقيق تر دام هاي حساس و يا مقاوم تر به بيماري ورم پستان را شناسايي، حذف يا انتخاب نمود. ليكن به منظور استفاده از اين معيارها در ارزيابي هاي ژنتيكي بعنوان شاخص بهتري از ورم پستان لازم است ارتباط ژنتيكي هر يك از اين شاخص ها با ساير پارامترهاي توليدي و عملكردي در سطح وسيع تري همچون استان مورد ارزيابي قرار گيرد.
چكيده انگليسي :
Bovine mastitis is one of the diseases in dairy cattle industry that cause severe damage to the farmers. With the entry of bacteria into the mammary gland and production of various toxins, damage to the mammary gland leads to reduced milk production and inefficiency of the milk produced. Ideally, research related tobovine mastitis should lead to recommendations for better herd management, so that farmers can help reduce the incidence and prevalence of mastitis in a cost-effective manner. The aim of present study was to evaluate mastitis in dairy herd of Isfahan University of Technology and to provide alternative indicator traits to evaluate resistance to mastitis in Holstein cows. In this research, information and records of ten years (from 2009 to 2019) of Lavark dairy farm of Isfahan University of Technology were used and in addition to the SCC, other indicators traits such as mean of SCS in the early days (5-150) or late of lactiotion period (305-151) (SCS150 or SCS151-305), maximum SCS, the standard deviation of SCS, SCC excessive test day and SCC peak pattern were investigated. The prevalence of mastitis in the Holstein dairy cows located in the first lactation period of the investigaed herd during the 305 days postpartum period was about 6%, which is in the lower range of previous studies in the Isfahan province. The trend of test-day milk SCC of this herd during the years 2009 to 2019, has a downward trend that shows the level of management, health and resistance of livestock of this herd to this disease has increased. In addition, the results of the present study showed that the maximum time for animals to go to the clinic for mastitis is withinn 40 days postparum, and it seems that in animals that are not pregnant for any reason and their lactation period are longer than usual, due to weakness of immune system, the percentage of visits to the clinic for the treatment of mastitis also increases. In evaluation of other predictor traits for mastitis at the herd level, it was observed that the sick cows had a higher mean for SCS150, SCS151-305, SCSMAX and SCSSD, as well as a higher abundance for PK. PK was defined as a binary trait (0 = no peak, 1 = peak) based on whether or not the cow had at least one peak with the pattern low-high-low. Based on the results of this study, it can be argued that by using SCC alternative traits, it may be possible to better, more accurately identify, cull or select animals susceptible or resistant to mastitis. However, in order to use these criteria in the genetic evaluations as a better indicator trait for mastitis, it is necessary to evaluate the genetic relationship of each indicator traits to other production and functional traits at a wide level, such as the province.