شماره مدرك :
17614
شماره راهنما :
15408
پديد آورنده :
عرفاني جزي، حميدرضا
عنوان :

تاثير جايگزيني كامل منابع غله و پروتئين با محصولات جانبي بر عملكرد گاو هاي شيري بر پايه سيلاژ جو تحت تنش حرارتي

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
تغذيه دام
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1400
صفحه شمار :
يازده، 70ص.: مصور ، جدول، نمودار
استاد راهنما :
غلامرضا قرباني، فرزاد هاشم زاده
استاد مشاور :
ابراهيم قاسمي
توصيفگر ها :
محصولات جانبي غلات , محصولات جانبي تفاله ها- كلزا , كارايي تبديل مواد غذايي خوراكي براي انسان
استاد داور :
رسول كوثر، حميدرضا عشقي زاده
تاريخ ورود اطلاعات :
1401/03/11
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
كشاورزي
دانشكده :
مهندسي كشاورزي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1401/03/11
كد ايرانداك :
2834770
چكيده فارسي :
ﻫﺪف از اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ جايگزيني كامل منابع غله و پروتئين با محصولات جانبي غلات و تفاله ها-كلزا تحت تنش حرارتي و تأثير آن بر تخميرشكمبه، فعاليت جويدن، ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺷﻴﺮدﻫﻰ، ﻣﺼﺮف و ﮔﻮارشﭘﺬﻳﺮي ﻣﻮاد ﻣﻐﺬي و رﻓﺘﺎر ﺧﻮراك در گاو¬هاي هلشتاين اواسط شيردهي ﺑﻮد. در اﻳﻦ آزﻣﺎﻳﺶ از 12 رأس ﮔﺎو ﻫﻠﺸﺘﺎﻳﻦ ﺷﻴﺮده دو ﻳﺎ ﭼﻨﺪ ﺑﺎر زاﻳﺶ ﺑﺎ روزﻫﺎي ﺷﻴﺮدﻫﻰ 01/12 ± 116روز، ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻴﺮ 06/5 ± 7/42 ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم، وزن ﺑﺪن 75 ± 665 ﻛﻴﻠﻮﮔﺮم و اﻣﺘﻴـﺎز ﺑﺪﻧـﻰ 2/0 ± 7/2 (ﻣﻴﺎﻧﮕـﻴﻦ ± اﻧﺤﺮاف ﻣﻌﻴﺎر) در ﻗﺎﻟـﺐ ﻃـﺮح ﭘﺎﻳﻪ ﻣﺮﺑﻊ ﻟﺎﺗـﻴﻦ 3 × 3 ﺗﻜﺮار ﺷﻮﻧﺪه ﺑﺎ 4 ﻣﺮﺑﻊ، 3 ﺗﻴﻤﺎر و 3 دوره آزﻣﺎﻳﺸﻰ 25 روزه اﺳﺘﻔﺎده شد. ﺗﻴﻤﺎرﻫﺎي آزﻣﺎﻳﺸﻰ ﺷﺎﻣﻞ: 1) جيره شاهد حاوي كنسانتره مبتني بر دانه غلات (ذرت و جو) و كنجاله سويا، 2) جيره حاوي كنسانتره مبتني بر محصولات جانبي تفاله¬ها ( تفاله چغندر قند و مركبات، ملاس، و كنجاله كلزا)، 3) جيره حاوي كنسانتره مبتني بر محصولات جانبي غلات (سبوس برنج، كنجاله جرم ذرت، سبوس گندم، جوانه جو، و ذرت شكسته) ﻣﺘﻮازن ﺷﺪﻧﺪ. ﺟﻴﺮهﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس اﻧﺮژي و ﭘﺮوﺗﺌﻴﻦ ﻣﺘﻮازن ﺷﺪﻧﺪ و نسبت علوفه به كنسانتره در همه جيره¬ها 40 تا 60 درصد از جيره در نظر گرفته شد. نسبت خوراكي آن بخش از اقلام كنسانتره كه براي انسان قابل مصرف است طبق توصيه ويلكينسون 20 درصد برآورد شد. راندمان تبديل خوراك قابل مصرف براي انسان براي پروتئين خام و انرژي خالص به تفكيك در خوراك مصرفي و توليد شير محاسبه شد. نتايج ما نشان داد كه ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻨﻰ محصولات جانبي با غلات بر مصرف پروتئين خام تأثير گذار نبود، در حالي كه قابليت هضم مواد مغذي، مصرف نشاسته (27/9 در مقابل 34/5 و 31/3 كيلوگرم در روز به ترتيب براي تيمار شاهد در مقابل تيمار محصولات جانبي غلات وتفاله¬ها-كلزا)، مصرف الياف نامحلول در شوينده خنثي (78/8 در مقابل 88/10 و 03/11 كيلوگرم در روز به ترتيب براي تيمار شاهد در مقابل تيمار محصولات جانبي غلات و تفاله¬ها¬-كلزا)، انرژي (140 در مقابل 40 و 38 مگاژول انرژي خالص در روز) و پروتئين (67/1 در مقابل 39/0 و 40/0 كيلوگرم در روز) دريافتي قابل مصرف براي انسان به ترتيب براي تيمار شاهد در مقابل تيمار محصولات جانبي غلات وتفاله¬ها-كلزا كاهش يافت. توليد شير و ماده خشك مصرفي در گاو¬هاي تغذيه شده با محصولات جانبي غلات كاهش يافت در حالي كه هيچ تفاوتي بين جيره شاهد و محصولات جانبي تفاله¬ها وجود نداشت. شير تصحيح شده بر اساس انرژي در گاوهاي تغذيه شده با جيره محصولات جانبي تفاله¬ها-كلزا در مقايسه با گاوهاي تغذيه شده با محصولات جانبي غلات، افزايش يافت (به ترتيب 23/36 در مقابل 34/34 كيلوگرم در روز)، اما كارايي تبديل غذايي براي توليد شير تصحيح شده بر اساس انرژي تحت تأثير تيمارها قرار نگرفت. اگرچه زمان غذا خوردن در گاوهاي تغذيه شده با جيره محصولات جانبي تفاله¬ها-كلزا در مقايسه با دو تيمار آزمايشي شاهد و محصولات جانبي غلات افزايش يافت (به ترنيب 305 در مقابل 269 و 262 دقيقه در روز)، اما هيچ يك از جيره¬ها بر فعاليت‌هاي جداسازي و جويدن يا pH شكمبه در 4 ساعت پس از تغذيه تأثيري نداشت. جيره¬هاي محصولات جانبي غلات و تفاله¬ها-كلزا در مقايسه با جيره شاهد به طور قابل توجهي محتواي چربي شير (به ترتيب 30/3 و 23/3 در مقابل 01/3 درصد) و كارايي تبديل مواد غذايي خوراكي براي پروتئين (به ترتيب 19/1 و 17/1 در مقابل 32/0 كيلوگرم در روز) و براي انرژي (به ترتيب 51/2 و 77/2 در مقابل 61/0 كيلوگرم در روز) را افزايش دادند. به طور كلي، جايگزيني كامل محصول جانبي به جاي تيمار شاهد باعث كاهش مصرف نشاسته، قابليت هضم مواد مغذي و سهم مواد غذايي قابل مصرف براي انسان در كنسانتره شد، در حالي كه مصرف فيبر شوينده خنثي، محتواي چربي شير و كارايي تبديل خوراك براي پروتئين و انرژي افزايش يافت. علاوه بر اين، توليد شير و ماده خشك مصرفي در گاوهاي تغذيه شده با جيره¬هاي محصولات جانبي غلات به جاي جيره‌هاي محصولات جانبي تفاله-ها-كلزا و شاهد كاهش يافت.
چكيده انگليسي :
This study eva‎luated the effect of feeding by-products-based concentrates instead of concentrates relying on great amounts of cereal grains on intake, feeding behavior, nutrients digestibility, ruminal fermentation, milk production, and feed conversion efficiency in the diet of high-producing dairy cows. Twelve multiparous Holstein cows (116.7 ± 8 DIM; milk yield= 42.7 ± .08 kg/d; BW= 665 ± 77 kg) were assigned to 1 of 4 squares and used in a replicated 3 × 3 Latin square design with 21-d periods (15 d for diet adaptation and 6 d for sampling and data collection). Cows were fed a TMR contained a low-forage diet (wheat straw, barley silage, and alfalfa and 1 of 3 experimental concentrates: the control concentrate was based on cereal grains (corn and barley) and soybean meal; (C-SBM), whereas the other two dietary by-product-based concentrates included: (1) pectin-rich feedstuffs (beet pulp, citrus, molasses, and canola meal); (P-BY), (2) cereal grain by-products (rice bran, corn germ meal, wheat bran, barley sprout, and broken corn); (CG-BY). All diets were formulated to be isoenergetic and isonitrogenous, and the ratio of forage to concentrate in all diets accounted for 40 to 60% of diet DM. The human-edible fractions of each dietary feedstuff were calculated according to Wilkinson (2011) in terms of human-edible energy (HEE) and human-edible protein (HEP) inputs. Accordingly, the HEE and HEP outputs were determined as amount of grass energy and true protein in the milk. The feed conversion efficiency in the sense of HHE and HEP was computed as output per input of each dietary ingredient. The dietary starch content decreased given replacing G-SBM with C-BY and P-BY from 33% to 21 and 11.5%, respectively. Our results showed that substitution of both by-product-based concentrates for grains increased neutral detergent fiber intake (10.88 and 11.03 kg/d for F-BY and P-BY vs 8.78 kg/d for the G-SBM) and neutral detergent fiber digestibility (55.6 and 56.9 for F-BY and P-BY vs 44.6% for the G-SBM), whereas starch intake (9.27 kg/d vs 5.34 and 3.31 kg/d for the G-SBM vs F-BY and P-BY, respectively), HEE (162 vs 40 and 38 MJ of grass energy/d), HEP (1.67 vs 0.39 and 0.40 kg/d) for the G-SBM vs F-BY and P-BY, respectively, decreased. Milk production and DMI were decreased when cows were fed the C-BY diet while there were no differences between P-BY and C-SBM diets. The ECM production increased when cows fed P-BY diet in comparison to CG-BY (36.23 vs 34.34 kg/d, respectively), but CG-BY diet increased FCE for ECM production compared to two other treatments. Although the eating time and sorting for fine particles increased when cows were offered the P-BY diet, all dietary treatments did not affect chewing activities, or ruminal pH at 4 h after feeding. CG-BY and P-BY diets increased significantly milk fat content compared to the CG diet (3.30 and 3.23% vs 3.01%, respectively). Similarly, cows fed with CG-BY and P-BY diets compared to G-SBM dietary had a greater performance in terms of he-FCE for protein (1.19 and 1.17 kg/d vs 0.32 kg/d, respectively) and for energy (2.51 and 2.77 kg/d vs 0.61 kg/d, respectively). In conclusion, the complete substitution of both by-product-based concentrates decreased starch intake, HEE and HEP inputs while neutral detergent fiber intake and digestibility, milk fat content, and he-FCE for protein and energy increased. In addition, milk production and DMI were affected based on by-product concentrate type and decreased when cows were offered C-BY diet rather than P-BY and G-SBM diets.
استاد راهنما :
غلامرضا قرباني، فرزاد هاشم زاده
استاد مشاور :
ابراهيم قاسمي
استاد داور :
رسول كوثر، حميدرضا عشقي زاده
لينک به اين مدرک :

بازگشت