شماره مدرك :
18037
شماره راهنما :
15747
پديد آورنده :
توكلي، محسن
عنوان :

پذيرش بيمار و تخصيص و مسيريابي خدمات سلامت در منزل با در نظر گرفتن ويزيت در منزل و به صورت غيرحضوري

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
بهينه‌سازي سيستم‌ها
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1401
صفحه شمار :
[نه]، 96 ص. : مصور (رنگي)، جدولف نمودار
استاد راهنما :
مهدي ايران‌پور
استاد مشاور :
مهدي مهنام
توصيفگر ها :
مسيريابي و زمان‌بندي كادر درمان , سلامت از راه دور , بهينه‌سازي كلوني مورچگان , خدمات مراقبتي و درماني در منزل
استاد داور :
مهندي علينقيان، ناصر ملاوردي
تاريخ ورود اطلاعات :
1401/08/23
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
مهندسي صنايع
دانشكده :
مهندسي صنايع و سيستم ها
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1401/08/28
كد ايرانداك :
2878907
چكيده فارسي :
در دنياي كنوني و در نظام سلامت كشورهاي در حال توسعه، حوزه خدمات سلامت در منزل رشد چشمگيري داشته است. بالا رفتن جمعيت و افزايش اميد به زندگي، تغييرات اجتماعي، پيشرفت‌هاي پزشكي و همچنين كاهش هزينه‌هاي درماني از جمله عوامل افزايش تقاضاي خدمات سلامت در منزل مي‌باشد. بعلاوه پيشرفت‌هاي تكنولوژي و توسعه فنآوري ارتباطات باعث تسهيل تبادل اطلاعات و ظهور خدمات سلامت از راه دور شده است. اين نوع ارائه خدمات مي‌تواند مزيت‌هاي قابل توجهي را هم براي مركز ارائه‌دهنده و هم بيماران داشته باشد. در ساليان اخير با توجه به افزايش تقاضا در اين حوزه، تحقيقات فراواني بر روي زمان‌بندي و مسيريابي كادر درمان در جهت كاهش هزينه‌ها و افزايش كيفيت خدمات انجام شده است. در اين پژوهش نيز سعي شده است تعريف مسئله جديدي با هدف بهينه‌سازي يكپارچه مسائل تصميم‌گيري پذيرش بيماران، نحوه ارائه خدمات به صورت حضوري و غيرحضوري (سلامت از راه دور،) تخصيص بيمار به كادر درمان، مسيريابي و همچنين زمان‌بندي اعضاي كادر درمان ارائه شود. در اين پژوهش يك مدل برنامه‌ريزي عدد صحيح مختلط براي مسئله ارائه شده است. در اين مسئله كه به صورت تك هدفه مي‌باشد فرض شده در صورت پذيرش بيمار تمامي ويزيت‌هاي درخواستي بايد ارائه شود. افق برنامه‌ريزي هفتگي مي‌باشد كه در آن بيماران مي‌توانند چند نوع سرويس با تعداد ويزيت‌هاي معين دريافت كنند. همچنين بيماران روزانه حداكثر يكبار ويزيت مي‌شوند و هر ويزيت داراي پنجره زماني مي‌باشد. مسئله به صورت تك دپويي در نظر گرفته شده است بدين صورت كه مسير اعضاي كادر درمان از مركز شروع شده و در مركز نيز پايان مي‌پذيرد. كادر درمان داراي تقويم كاري و مهارت‌هاي مشخصي هستند. تابع هدف شامل بيشينه‌سازي ترجيحات بيماران براي نحوه دريافت خدمت (حضوري و غيرحضوري) براي سرويسهاي كه امكان ارائه به هر دو صورت را دارند، بهرهوري كادر درمان و همچنين كمينهسازي نارضايتي بيماران از تغييرات روز ويزيت و كادر درمان ميباشد. مسيريابي و زمانبندي خدمات سلامت در منزل داراي پيچيدگي − 𝑁𝑃 𝑑𝑎𝑟 ℎاست، به همين جهت از الگوريتم فرا ابتكاري براي حل مسئله استفاده ميشود. اين الگوريتم شامل سه فاز ميباشد: در فاز اول يك مدل آزاد شده حل شده و در مورد پذيرش بيماران، نحوه ارائه سرويسها و تخصيص كادر درمان به بيماران تصميمگيري ميشود. در فاز دوم با توجه به تعداد بيماران پذيرفته شده و نحوه سرويسدهي آنها در مدل آزاد شده الگوريتم سيستم كلوني مورچگان اجرا ميشود. در نهايت روش جستوجوي محلي براي بهبود بهترين جواب سيستم كلوني مورچگان در فاز سوم به كار گرفته شده است. براي ارزيابي جوابها از حد بالاي به دست آمده در فاز اول استفاده ميشود. براي تنظيم پارامترهاي الگوريتم سيستم كلوني مورچگان روش تاگوچي بهكار گرفته شده است. سپس نمونههاي معيار ادبيات موضوع براي ارزيابي عملكرد الگوريتم فرا ابتكاري بهكار گرفته ميشود. مدت زمان اجرا براي تمامي نمونهها حداكثر 10دقيقه ميباشد. نتايج عددي نشان ميدهد كه در تمامي ابعاد ميانگين درصد خطا نسبت به حد بالا كمتر از %10به دست آمده است. در ادامه به مطالعه موردي بر روي مركز خدمات سلامت مكسا، كه ارائه دهنده خدمات سلامت در منزل براي بيماران سرطاني در شهر اصفهان است، پرداخته شد. با توجه به نتايج، انجام برنامهريزي با بهكارگيري الگوريتم فرا ابتكاري پيشنهادي باعث شد تا با صرف زمان كمتر، برنامه مركز مكسا در مجموع شاخصهاي ترجيحات و نارضايتي بيماران و بهروهوري كادر درمان %31بهبود يابد
چكيده انگليسي :
Nowdays, home healthcare organizations have grown significantly in the health system of developing countries. The increasing population and life expectancy, social changes, medical advances, as well as reducing treatment costs are increasing demand for home healthcare. In addition, development of communication technology has facilitated exchange of information, and remote health emergence in recent years. This type of service can have many benefits for providers and patients. Due to the increasing demand in this context, a lot of research conducted on scheduling and routing of treatment staff in order to reduce costs and increase the quality of services. In this study, we define a novel problem to integrate optimization for patient admission, providing services: in person or online (remote health), patient assignment to treatment staff, and routing and scheduling of treatment staff members. In this problem it is assumed that, if a patient is admitted, all requested visits must be provided. During weekly planning horizon, patients can receive several types of services with a certain number of visits. Furthermore, each patient is visited at most once per day and each visit has a time window. Each treatment staff starts/ end his route from/to the center. Each treatment staff has a specific work schedule and skills. The objective is maximizing patients' preferences for how to receive services (in-person or online) for services that can be provided in both types, efficiency of treatment staff and also minimizing patients' dissatisfaction in terms of visit day and treatment staff changes. Due to that the problem is NP-hard, a metaheuristic algorithm used to solve the problem. This algorithm consists three phases. In the first phase, a relaxed model is proposed to decide on the patient admission, the way of providing services and assigning patients to treatment staff. In the second phase, an ant colony system (ACS) algorithm is implemented according to the number of patients admitted, and how they are served in the relaxed model. Finally, in the third phase a local search method is used to improve the best solution. To eva‎luate the proposed method, we used the upper bound that obtained from the first phase. The Taguchi method is applied to adjust the parameters of ACS. To eva‎luate the performance of the proposed ACS benchmark data from the literature is used. the computational time is considered to be at most 10 minutes for all instances. Numerical results show that in all size, the average gap rate with respect to the upper bound is less than 10%. Finally, a case study on the Maxa healthcare center is conducted. According to the results, the proposed plans led to a 31% improvement in the Maxa center program in terms of patient satisfaction and dissatisfaction and efficiency of treatment staff
استاد راهنما :
مهدي ايران‌پور
استاد مشاور :
مهدي مهنام
استاد داور :
مهندي علينقيان، ناصر ملاوردي
لينک به اين مدرک :

بازگشت