پديد آورنده :
غلامي بروجني، سهند
عنوان :
تعيين جنسيت در ماهيان خاوياري با استفاده از نشانگر مولكولي
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
تكثير و پرورش آبزيان
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
يازده، 76ص. : مصور، جدول، نمودار
توصيفگر ها :
تكثير و پرورش , تاس‌ماهيان , ژنوم , مولتي‌پلكس PCR
تاريخ ورود اطلاعات :
1402/03/06
رشته تحصيلي :
مهندسي شيلات
دانشكده :
مهندسي منابع طبيعي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1403/05/24
چكيده فارسي :
استفاده از نشانگرهاي مولكولي در تعيين جنسيت ماهيان خاوياري، با توجه به اهميت جنس ماده آن (به علت توليد خاويار)، امكان شناسايي افراد نر و ماده اين خانواده را در سنين پايين فراهم مي‌كند. اين مسأله در تاس‌ماهيان از اهميت بالايي برخوردار است؛ چرا كه افراد اين خانواده حتي در شرايط بهينه پرورش، غالباً در سنين بالا به بلوغ مي‌رسند و همچنين تشخيص جنسيت مورفولوژيك افراد بالغ اين خانواده نيز دشوار است. با استفاده از آغازگرهاي اختصاصي تعيين جنسيت مي‌توان افراد نر و ماده تاس‌ماهيان را در مراحل اوليه رشد جداسازي نموده و از اين طريق، هزينه‌هاي توليد در مزارع تكثير و پرورش ماهيان خاوياري را كاهش داد. اين مطالعه به منظور تعيين جنسيت در هفت گونه از ماهيان خاوياري شامل؛ فيل‌ماهي (Huso huso)، تاس‌ماهي ايراني (Acipenser persicus)، اوزون‌برون (Acipenser stellatus)، شيپ (Acipenser nudiventris)، تاس‌ماهي روسي (Acipenser guldenstadti)، استرلياد (Acipenser ruthenus) و تاس‌ماهي سيبري (Acipenser baerii) انجام شد. آغازگرهاي مورد استفاده شامل دو آغازگر اختصاصي جنس ماده در تاس‌ماهيان (AllWSEX2 و SSM4) و دو آغازگر مربوط به ژن خانه‌دار (18S و mtDNA) بودند. انجام واكنش زنجيره‌اي پليمراز (PCR) در اين مطالعه با استفاده از يكي از آغازگرهاي اختصاصي به همراه يك آغازگر مربوط به ژن خانه‌دار به صورت مولتي‌پلكس PCR انجام گرديد. در نتيجه استفاده از آغازگر AllWSEX2، تعيين جنسيت در پنج گونه از هفت گونه مورد مطالعه و در نتيجه استفاده از آغازگر SSM4 در تمامي گونه‌هاي مورد مطالعه تعيين جنسيت به درستي انجام شد. با توجه به امكان استفاده از اين روش در سنين پايين و مراحل اوليه چرخه زندگي، به كارگيري اين روش در مزارع تكثير و پرورش ماهيان خاوياري مي‌تواند با تفكيك ماهيان نر از ماده در سنين پايين، سوددهي مزارع را به طرز چشمگيري افزايش دهد.
چكيده انگليسي :
Using of molecular markers in sex-determination of sturgeons, cosidering the importance of its female genus (due to caviar production), porvides the possibility to identify males and females in young age. This issue is very important in Acipenseridae family; because the members of this family, even under optimal breeding conditions, often reach maturity at an advanced age, and it is also difficult to recognize sexusing the morphological charactersitics. Using specific sex-determination primers, male and females can be separated in the early stages of growth and in this way, production costs have reduced in sturgeon farms. This study was carried out in order to sexing in seven sturgeons species including Huso huso, Acipenser persicus, A. stellatus, A. nudiventris, A. guldenstaedti, A. ruthenus and A. baerii. The used primers included two female-specific primers (AllWSEX2 and SSM4) and two primers related to housekeeping genes (18S and mtDNA). In this study, polymerase chain reaction (PCR) was performed using one of the specific primers along with a primer related to the housekeeping gene in the form of multiplex PCR. As a result of using AllWSEX2 primers, gender determination was done in five out of seven studied species while by using SSM4 primers, sex determination was done correctly in all studied species. Considering the possibility of using this method at the early stages of the sturgeon life cycle, it can significantly increase the profitability of the sturgeon farms by seperating male and female at younger ages.
استاد راهنما :
يزدان كيواني , سالار درافشان
استاد داور :
فاطمه پيكان حيرتي , اميرحسين جلالي حاجي آبادي
