توصيفگر ها :
آرد لارو سوسك زرد , آرد ماهي , سي¬باس آسيايي , عملكرد رشد , تركيب لاشه , Carcasses composition , Fish meal , Growth performance , Lates calcarifer , Tenebrio molitor meal
چكيده فارسي :
يك آزمايش هشت هفته¬اي با هدف تعيين مقدار مناسب آرد لارو حشره سوسك زرد (Tenebrio molitor) به عنوان منبع پروتئين جايگزين آرد ماهي در جيره بچه ماهيان سي¬باس آسيايي (Lates calcarifer) و تأثير آن بر عملكرد رشد، تركيب لاشه و پارامترهاي خوني اين ماهيان انجام شد. تعداد 144 قطعه ماهي با ميانگين وزن ( SE5/0±54) گرم و ميانگين طول ( SE08/0±55/16) سانتي¬متر به صورت تصادفي بين 12 تانك فايبر گلاس (با حجم آبگيري 200 ليتر) توزيع شد (12 قطعه ماهي به ازاي هر تانك). در ابتداي آزمايش، از لحاظ وزن اختلاف آماري معني¬داري بين واحدهاي آزمايشي وجود نداشت. ماهي¬ها به مدت 8 هفته باجيره¬هاي غذايي آزمايشي، تيمار كنترل (فاقد آرد حشره)، تيمارهاي حاوي (20، 40 و 60) درصد آرد لارو سوسك زرد جايگزين آرد ماهي، تغذيه شدند. غذاي مورد نظر به ميزان 3 درصد وزن زيتوده ماهي¬ها بصورت روزانه و طي سه نوبت به آن¬ها داده شد. در پايان آزمايش، ماهيان سي¬باس آسيايي تغذيه شده با جيره¬هاي غذايي حاوي سطوح متفاوت آرد لارو سوسك زرد، تفاوت آماري معني¬داري در شاخص¬هاي افزايش وزن بدن، نرخ رشد ويژه، ضريب تبديل غذايي، دريافت غذا، ميزان ارزش توليد پروتئين، بقا، ضريب چاقي و شاخص كبدي وجود نداشت (05/0p>). با اين وجود، تفاوت آماري معني¬داري در شاخص¬هاي درصد افزايش وزن و درصد شاخص امعا و احشا در بين جيره¬هاي آزمايشي مختلف مشاهده شد (05/0p<). همچنين، آناليز شيميايي لاشه ماهي¬ها تفاوت معني¬داري درميزان رطوبت، ماده خشك، پروتئين و خاكستر در بين تيمارهاي آزمايشي نشان نداد (05/0p>). تنها تفاوت معني¬دار در گروه¬هاي آزمايشي، مربوط به ميزان چربي بود كه بيشترين مقدار آن در ماهيان تغذيه شده با تيمار 60 درصد ديده شد (05/0p<). تعداد گلبولهاي قرمز، ميانگين حجم گلبول¬هاي قرمز(MCV) و ميانگين هموگلوبين خون (MCH) در بين تيمارهاي مختلف اختلاف معني¬داري نشان نداد (05/0p>). درحالي كه تعداد گلبول¬هاي سفيد، ميانگين غلظت هموگلوبين در گلبول هاي قرمز(MCHC) ، هموگلوبين (Hb) و هماتوكريت (Hct) تفاوت معني¬داري نشان داد (05/0p<). با افزايش ميزان جايگزيني آرد لارو سوسك زرد تعدادگلبولهاي سفيد افرايش يافت و بالاترين تعداد آن در تيمار 60 درصد مشاهده شد. آناليزهاي بيوشيميايي سرم خون شامل تريگليسيريد (TG)، گلوكز، كورتيزول، ليزوزيم و آلكالين فسفاتاز (ALK) با افزايش ميزان جايگزيني آرد لارو سوسك زرد در رژيم غذايي افزايش يافت (05/0p<). افزايش سطح آرد لارو سوسك زرد در جيره غذايي ماهي باعث افزايش فعاليت GPX و CAT شد (05/0p<)، در حالي كه تفاوت معنيداري بر فعاليت SOD و MDA بين گروه¬هاي آزمايشي مشاهده نشد (05/0p>). نتايج مربوط به فعاليت آنزيم¬هاي گوارشي كه شامل آميلاز، پروتياز، تريپسين، كيموتريپسين، ليپاز وآلكالين فسفاتاز در ماهي باس آسيايي تغذيه شده با سطوح متفاوت آرد سوسك زرد، وجود اختلاف معني¬داري بين تيمارها نشان داد (05/0p<). بالاترين فعاليت آنزيم¬هاي آميلاز و پروتئاز در تيمار 60 درصد بود، در حالي كه بيشترين فعاليت آنزيم آلكالين فسفاتاز در گروه تغذيه شده با جيره 20% مشاهده شد. از آنجايي كه استفاده از آرد سوسك زرد در رژيم غذايي ماهي سي¬باس دريايي تأثير منفي بر عملكرد رشد، بقا و سلامتي نداشت، مي¬توان از آن به عنوان يك منبع پروتئين جايگزين در جيره سي¬باس آسيايي تا سطح 40 درصد استفاده كرد، ليكن انجام تحقيقات بيشتر براي ارزيابي راندمان توليد اقتصادي و كيفيت لاشه توصيه مي¬گردد.
چكيده انگليسي :
An eight-week study was conducted to determaine the suitable rate of substituting larval mealworm (Tenebrio molitor), as an alternative protein source for Asian Seabass (Lates calcarifer) and to determine its effects on growth performance, carcass composition and hematological indicators. One hundred and forty-four fish with a mean weight of 54±0.5g and a mean length of 16.55±0.08cm were randomly distributed into four groups with three replicates, each containing twelve fish. At the beginning of the experiment, there was no statistically significant difference in terms of weight among the experimental units. For eight weeks, the fish were fed with experimental diets, control treatment (without insect meal) and treatments containing 20%, 40%, and 60% mealworm to replace the fish meal. Groups were fed the experimental diets at a rate 3% of body weight, three times daily. At the end of the experiment, there were no statistically significant differences in specific growth rate (SGR), feed conversion ratio (FCR), feed intake (FI), protein efficiency ratio (PER), productive protein value (PPV), condition factor (CF), or hepatosomatic index (p>0.05) amongst the Asian seabass fed diets containing different levels of the yellow mealworm. However, there were differences between the treatments in terms of final body weight (FBW), body weight increase (BWI) and viscerosomatic index (VSI) (P <0.05). A chemical examination of the fish carcasses revealed substantial variations in lipids across the treatments (P <0.05). The number of red blood cells, mean red blood cell volume (MCV) and mean blood hemoglobin (MCH) did not show any significant differences between the treatments (P>0.05). While the number of white blood cells, the mean concentration of hemoglobin in red blood cells (MCHC), hemoglobin (Hb) and hematocrit (Hct) showed a significant difference (P<0.05). Triglyceride (TG), glucose, cortisol, lysozyme, and alkaline phosphatase (ALK) levels in plasma biochemistry analysis were rised with the increasing inclusion of TM in the diet (P<0.05). While there were no appreciable variations in the levels of SOD and MDA activity among the dietary groups (P>0.05), the amount of TM in diets increased the activity of GPX and CAD. The results of intestinal microbial culture of Asian Seabass fed with varied levels of TM revealed substantial differences in the number of bacterial colonies. The maximum number of colonies was seen at 20% Treatment. The activity of amylase, protease, trypsin, chymotrypsin, lipase, and alkaline phosphatase in Asian Seabass fed with various doses of TM revealed that the digestive enzyme activity of the fish was significantly different (P<0.05). The 60% treatment had the highest enzyme activity for amylase protease, but the 20% diet group had the highest enzyme activity for alkaline phosphatase. Since the use of Tenebrio molitor meal had no negative impacts on growth performance, it can be used as an alternate protein source in the diets of Asian sea bass up to 40%, however, further research is needed to evaluate the efficiency of economic production and carcass quality.