توصيفگر ها :
حكمراني آب , موقعيت كنش , تحليل نهادي , تحليل شبكه هاي اجتماعي , چارچوب مديريت و انتقال , هماهنگي , مشاركت ذينفعان
چكيده فارسي :
نهادها در حكمراني آب به گونهاي تشكيل ميشوند تا پيچيدگيهاي امر تخصيص را ساماندهي كنند. اين نهادها در عين حال ممكن است چالشهايي را پديد آورند كه براي حلكردن آنها، به هماهنگي چند سطحي در بخشهاي مختلف حكمراني نياز باشد. اين پژوهش با مطالعهي سلسلهرخدادهاي مهم در روند تخصيص منابع آب زيرزميني از آبخوان محدودهي مطالعاتي اصفهان- برخوار،كه به عنوان يكي از دشتهاي بحراني كشور از نظر برداشت آب زيرزميني شناخته ميشود، بر نقش نهادها در بهرهبرداري از منابع آب زيرزميني تاكيد دارد. در اين تحقيق، حكمراني آب در مرحلهي اجرايي و تاثيري كه بر برداشتهاي زيرزميني گذاشته، مورد بررسي قرار گرفته است. براي درك روند تاثير نهادها در حكمراني منابع آب زيرزميني، از مفهوم موقعيت كنش در چارچوب مديريت و انتقال استفاده شده است. موقعيتهاي كنش، واحدهاي اجتماعي هستند كه تعاملات بازيگران درون آنها، نتايج مشتركي را توليد ميكنند. اين موقعيتهاي كنش به واسطهي ورودي و خروجيهايي از جنس تعاملات اجتماعي در روند تخصيص آب، مانند نهادها، پيوندهايي را به صورت يك شبكه برقرار ميكنند. بررسي اين پيوندها با استفاده از ابزار تحليل شبكههاي اجتماعي انجام شده است. دادههاي مورد نياز تحقيق، با مطالعهي اسناد ملي و منطقهاي، رديابي فرآيندهاي مديريتي در سطح عملياتي و انجام مصاحبههاي نيمهساختاريافته با متخصصان بخشهاي آب و كشاورزي محدودهي مطالعاتي جمعآوري شده است. در اين مطالعه، از محاسبهي شاخصهاي هماهنگي، تمركززدايي، مشاركت بازيگران و حالت حكمراني مطابق چارچوب مديريت و انتقال، براي ارزيابي سطح عملياتي فرآيند حكمراني آب زيرزميني استفاده شده است. با توجه به نتايج به دست آمده، شاخص تمركززدايي نسبتا پايين ارزيابي شده است و اين به معني محوريت سطوح ملي در تائيد نهايي تخصيص آب در سطوح محلي و خودمختاري اندك اين سطوح در اين تصميمگيري است. با مشاهدهي نتايج تحليل شبكهي اجتماعي موقعيتهاي كنش، نهادهاي مرتبط با اجراي برنامههاي توسعهي ملي مركزيت بالايي دارند كه نشاندهندهي تاثير چشمگير آنها بر روند برداشت از منابع آب زيرزميني و افت پايدار سطح آبخوان در محدودهي مطالعاتي است. اين موضوع در كنار نسبتا كمبودن شاخصهاي هماهنگي (عمودي و افقي)، نشاندهندهي يكطرفهبودن اثرگذاري نهادها بر برداشت از آب زيرزميني از سطوح بالا به پايين تصميمگيري است. طبق چارچوب مورد استفاده در پژوهش حاضر، معيار سنجش مشاركت بازيگران در حكمراني، نهادهايي هستند كه رفتارهاي بازيگران را ساماندهي ميكنند. نتايج، از پايينبودن اين شاخص حاكي است كه به معناي مشاركت اندك بازيگران در تعاملات ايجاد شده بهواسطهي نهادها است. اين موضوع باعث شده تا نقش اكثر آنها در اثرگذاري بر برداشتهاي آب زيرزميني منفعل باشد و تنها چند بازيگر كليدي با قابليت جهتدادن به اين تعاملات در سطوح مختلف ديده شوند. با بررسي شاخص حالت حكمراني، نشان داده شده است كه هر چند در ساختار حكمراني آب كشور براي بهبود هماهنگي، ابزار شبكهاي و سلسلهمراتبي در نظر گرفته شده، اما در سطح عملياتي فرآيند حكمراني، حالت سلسلهمراتبي براي اجراي تصميمات، تسلط يافته است. براي حركت به سمت بهبود حكمراني آب، هرچند پيشبينيكردن مسير درست امري دشوار است اما طبق نتايج اين پژوهش، بهكارگيري رويههايي براي توسعهي مديريت مشاركتي و ارتقاي سطح مشاركت بازيگران در توليد نهادهاي مرتبط با بهرهبرداري از منابع آب راهكاري مناسب تلقي ميشود.
چكيده انگليسي :
Institutions in water governance are formed in a way to manage the complexities of allocation. At the same time, these institutions may create challenges that require multi-level coordination in different governance sectors to solve them. By studying the series of important events in the process of allocation of underground water resources from the Isfahan-Barkhar study area aquifer, which is known as one of the critical plains of the country in terms of groundwater extraction, this research emphasizes the role of institutions in the exploitation of underground water resources. This research investigates water governance in the implementation stage and its impact on underground harvests. To understand the process of the influence of institutions in the governance of underground water resources, the concept of action position has been used in the framework of management and transfer. Action situations are social units within which actors' interactions produce common outcomes. These action situations establish links in the form of a network through the inputs and outputs of social interactions in the process of water allocation, such as institutions. These links have been analyzed using the social network analysis tool. The data required for the research has been collected by studying national and regional documents, tracking management processes at the operational level, and conducting semi-structured interviews with experts in the water and agriculture sectors of the study area. In this study, the calculation of indicators of coordination, decentralization, actors' participation and governance mode according to the framework of management and transfer have been used to evaluate the operational level of the groundwater governance process. According to the obtained results, the decentralization index has been evaluated as relatively low, and this means the centrality of national levels in the final approval of water allocation at local levels and the little autonomy of these levels in this decision-making. By observing the results of the social network analysis of action situations, the institutions related to the implementation of national development programs have a high centrality, which indicates their impressive impact on the process of withdrawing from underground water resources and the stable drop of the aquifer level in the study area. This issue, along with the relatively low coordination indicators (vertical and horizontal), indicates the one-sided influence of institutions on the withdrawal of underground water from the top to the bottom decision-making levels. According to the framework used in the current research, the criteria for measuring actors' participation in governance are the institutions that organize actors' behaviors. The results indicate that the low level of this index means little participation of actors in interactions created by institutions. This has caused most of them to be passive in influencing groundwater withdrawals, and only a few key players can be seen with the ability to direct these interactions at different levels. By examining the governance mode index, it has been shown that although network and hierarchical tools have been considered in the water governance structure of the country to improve coordination, at the operational level of the governance process, the hierarchical mode has dominated to implement decisions. To move towards the improvement of water governance, although it is difficult to predict the right path, according to the results of this research, applying procedures for the development of participatory management and improving the level of actors' participation in the production of institutions related to the exploitation of water resources is considered a suitable solution.