پديد آورنده :
اسماعيلي، زهرا
عنوان :
مديريت زنجيره تامين سبز با رويكرد نظريه بازي در يك محيط كلان داده و در نظر گرفتن مدلهاي اشتراك هزينه
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
سيستم كلان
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
پانزده، 129ص. : مصور، جدول، نمودار
توصيفگر ها :
زنجيره تامين سبز , سرمايهگذاري كلان داده , نظريه بازي , قرارداد اشتراك هزينه
تاريخ ورود اطلاعات :
1402/07/30
رشته تحصيلي :
مهندسي صنايع
دانشكده :
مهندسي صنايع و سيستم ها
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1402/08/02
چكيده فارسي :
دنياي رقابتي امروزي، تمامي كسب و كارها و زنجيرههاي تامين كالا و خدمات را بر آن داشته تا از تمام ظرفيت و فرصتهاي خود در جهت ايجاد مزيت رقابتي براي كسب و كار خود استفاده كنند. به لطف پيشرفت تكنولوژي و فناوري اطلاعات، روزانه ميليونها داده در حين فرآيندهاي كسب و كار توليد ميشوند وكاربران شبكههاي اجتماعي نيز ميليونها داده طي ارتباط با اين پلتفرمها از خود بر جاي ميگذارند.كلان دادههاي توليد شده در طي فرآيندهاي كسب و كار و كلان دادههاي ترجيحات مصرفكنندگان، از داراييهاي استراتژيك و ارزشمند هر سازماني محسوب ميشود. برنامهريزي صحيح براي تجزيه و تحليل و استخراج دانش موجود در اين كلان دادهها ميتواند زمينهساز پيشرفت سازمان باشد و قدرت پاسخگويي شركتها و زنجيرههاي تامين را تحت شرايط مختلف افزايش دهد. با توجه به اهميت و محبوبيت روز افزون تجزيه و تحليل كلان داده براي زنجيرههاي تامين و كسب و كارها، اين پژوهش تاثير سرمايهگذاري كلان داده بر مقادير تعادلي متغيرهاي تصميم و سود تعادلي اعضا را در يك زنجيره تامين سه سطحي شامل تامينكننده، توليدكننده و خردهفروش تحت ساختارهاي مختلف قدرت مورد بررسي قرار ميدهد. در اين پژوهش همه اعضاي زنجيره در تجزيه و تحليل كلان داده سرمايهگذاري ميكنند و متناسب با اين سرمايهگذاري از مزايايي برخوردار ميشوند. تابع تقاضاي مسئله با توجه به تاثيري كه سرمايهگذاري كلان داده ميتواند بر مولفههاي آن داشته باشد، به روز شده و مورد بازنگري قرار ميگيرد. به منظور نشان دادن بهتر تاثير تصميمات اعضا، از ابزار نظريه بازي براي اين مطالعه استفاده ميشود. ساختارهاي مختلف قدرت در اين پژوهش به ترتيب شامل سناريو شماره 1 با عنوان رهبري تامينكننده، سناريو شماره 2 با عنوان رهبري توليدكننده، سناريو شماره 3 با عنوان رهبري خردهفروش و سنار يو شماره 4 با عنوان نش عمودي است. با هدف بررسي شرايط شدني بودن سرمايهگذاري كلان داده، مدل مسئله در دو حالت سرمايهگذاري كلان داده و بدون آن ارزيابي ميشود. در همين راستا سناريو شماره 5 با عنوان رهبري تامينكننده بدون سرمايهگذاري، سناريو شماره 6 با عنوان رهبري توليدكننده بدون سرمايهگذاري، سناريو شماره 7 با عنوان رهبري خردهخردهفروش بدون سرمايهگذاري و سناريو شماره 8 با عنوان نش عمودي بدون سرمايهگذاري ارائه ميشوند. در نهايت نيز به منظور بررسي تاثير قرارداد اشتراك هزينه در ساختارهاي مختلف قدرت، سناريو شماره 9 با عنوان قرارداد اشتراك هزينه تحت رهبري تامين ، سناريو شماره 10 با عنوان قرارداد اشتراك هزينه تحت رهبري توليدكننده ، سناريو شماره 11 با عنوان قرارداد اشتراك هزينه تحت رهبري خردهفروش و سناريو شماره 12 با عنوان قرارداد اشتراك هزينه در سناريو نش عمودي مورد بحث قرار ميگيرد. نتايج و مقادير تعادلي مدلها تجزيه و تحليل ميشوند و پيشنهادات مديريتي متناسب با آن ارائه ميگردد. نتايج نشان ميدهد كه حدود شدني سرمايهگذاري كلان داده براي اعضا زنجيره تامين، مستقل از ساختار قدرت است. همچنين تاثيركارايي سرمايهگذاري و ميزان بهبود در هزينهها در پي سرمايهگذاري كلان داده بر ميزان (حد بالا) اين سرمايهگذاري در نتايج قابل مشاهده است. طي مقايسه ساختارهاي مختلف قدرت نتايج نشان ميدهد كه در سناريوي شماره 4 قيمت خردهفروشي در پايينترين سطح ممكن، سود اعضا در بيشترين حالت خود و سطح نوآوري سبز و كيفيت محصول نيز در بهترين حالت خود قرار دارد. بنابراين سناريو شماره 4 به نفع تمام اعضاي زنجيره است. پس از سناريو شماره 4، سناريو شماره 3 پايينترين قيمت خردهفروشي و بيشترين سطح نوآوري سبز و كيفيت را دارد و ميتواند در جلب رضايت مشتريان موثر واقع شود. البته در سناريوي شماره 4 سود توليدكننده و به خصوص تامينكننده كاهش مييابد. استفاده از قرارداد اشتراك هزينه نيز تنها در سناريوي شماره 9 موجب بهبود سود افراد زنجيره، كاهش قيمت نهايي محصول، بهبود سطح كيفيت و نوآوري سبز ميشود و در ساير سناريوها اين قرارداد اثربخشي لازم را نخواهد داشت. در صورت استفاده از قرارداد اشتراك هزينه، كمترين قيمت نهايي تعادلي محصول و بيشترين درجه تعادلي نوآوري سبز و كيفيت محصول به ترتيب در سناريوهاي شماره 12 و شماره 9 اتفاق ميافتد. همچنين طي استفاده از قرارداد اشتراك هزينه، بيشترين عايدي تعادلي براي تامينكننده و توليدكننده در سناريوي شماره 9 و بيشترين عايدي تعادلي براي خردهفروش در سناريو شماره 10 خواهد بود.
چكيده انگليسي :
Today's competitive business environment requires businesses and supply chains to utilize all available resources to gain a competitive advantage. With the advancement of technology, large amounts of data are generated daily during business processes and through interactions on social media platforms. This big data is considered a valuable asset for organizations. Proper planning and analysis of this data can lead to organizational progress and increased responsiveness under different conditions. This research focuses on the impact of big data investment on decision-making and profitability in a three-level supply chain. Different power structures are examined, including supplier, manufacturer, retailer, and vertical Nash leadership. The study evaluates the feasibility of big data investment and compares scenarios with and without investment. The impact of cost sharing contracts in different power structures is also examined. The results show that the feasible limits of big data investment are independent of power structures. The efficiency of investment and cost improvement impact the upper limit of investment. Scenario 4 has the lowest retail price, highest profit, and best green innovation and product quality. Scenario 3 also has low retail prices and high levels of green innovation and quality. The use of cost sharing contracts improves profits, reduces prices, and enhances quality and green innovation. The lowest price and highest green innovation occur in scenarios 12 and 9, respectively. Scenario 9 benefits the supplier and producer, while scenario 10 benefits the retailer.
استاد راهنما :
ناصر ملاوردي اصفهاني
استاد مشاور :
سروش صفرزاده
استاد داور :
مرتضي راستي برزكي , مهدي علينقيان