توصيفگر ها :
گروههاي جهادي , محروميت , آسيب , راهكار , قلعهگنج
چكيده فارسي :
محروميت مهمترين عامل نابودكننده سرمايه انساني جوامع است. لذا، كشورهاي مختلف جهان طرحها و برنامههاي گوناگوني را در راستاي مقابله با آن ترتيب دادهاند. اولين گام براي مقابله با محروميت بعد از انقلاب اسلامي در ايران، تأسيس جهاد سازندگي بود. اين نهاد بعد از دو دهه فعاليت منحل، و البته تبديل به منبع الهامي براي شكلگيري گروههاي جهادي در ايران شد. امروزه حركتهاي جهادي با تجربه بيش از دو دهه حضور و فعاليت در حوزه محروميتزدايي، تبديل به يك ظرفيت ارزشمند در ايران شده است. اگرچه پژوهشهاي انجام شده توانستهاند نتايج مثبت فعاليتهاي جهادي را نشان دهند، اما آسيبهاي مهمي نيز در اين الگو ديده ميشود. اين آسيبها، كارآمدي اين الگو را به چالش كشيده است. لذا شناسايي آسيبهاي مذكور و تلاش براي رفع آن ضروري است. اين پژوهش كاربردي با استفاده از روش توصيفي تحليلي به بررسي آسيبها و راهكارهاي اصلاحي الگوي فعاليت جهادي در ايران ميپردازد. روش تحقيق به صورت آميخته كيفي كمي است. در بخش كيفي، از طريق مصاحبه با خبرگان اين حوزه به شناسايي الگوي غالب در فعاليت گروههاي جهادي و آسيبهاي موجود در هر مرحله از آن پرداخته شده است. در بخش كمي، نتايج بخش كيفي با استفاده از يك نمونه آماري 90 نفري از روستاييان شهرستان قلعه گنج استان كرمان، تطبيقسنجي شدهاند. نتايج تحقيق نشان داد كه آسيبهاي فعاليتهاي جهادي را ميتوان در قالب 11 مرحله دستهبندي نمود. همچنين 15 مورد از 47 آسيب شناسايي شده و نيز تمامي راهكارها، توسط نمونه روستاييان تطبيق گرديدند. از جمله مهمترين آسيبهاي شناسايي شده در الگوي فعاليت گروههاي جهادي ميتوان به اين موارد اشاره نمود: دوگانگي بين فعاليت جهادي و شغل افراد و عدم كسب درآمد از قِبَل فعاليت جهادي، اولويت وجه انسانسازي و رشد فردي نسبت به وجه پيشرفت روستا، پيگيري ماموريت احسان به جاي ماموريت عدالت، ضعف در مشاركت با مردم محلي، قالب اردويي و كوتاهمدت فعاليتها و عدم تخصص جهادگران اشاره كرد. همچنين بازتعريف ماهيت و ماموريت گروههاي جهادي در دو قالب گروههاي جهادي مستقر و تخصصمحور، قرارگيري مشاوران متخصص در كنار گروهها، مشاركت اقتصادي گروههاي جهادي با روستاييان در قالب ايجاد تعاونيهاي مشترك، ايجاد شبكه گروههاي جهادي و سازوكاري براي همافزايي و انتقال تجارب بين آنها از كليديترين راهكارهاي ارائه شده براي بهينهسازي الگوي فعاليت گروههاي جهادي است. نتايج تحليل عاملي نشان داد كه 5 عامل «خلأ دانش شناسايي و تحليل»، «خطا در رويكردها»، «نقص در ابزارها»، «انگيزش و الگوسازي نادرست» و «ساختار ناكارآمد» ميتوانند 63 درصد واريانس متغير وابسته آسيبهاي الگوي فعاليت جهادي را تبيين نمايند.
چكيده انگليسي :
Deprivation is the main factor that destroys the human capital of societies. That is why various countries around the world have organized different plans and programs to deal with it. The first step to intervene after the Islamic Revolution in Iran was the establishment of the Construction Jihad. This organization was dissolved after two decades of activity, but also became the inspiration for the formation of the Jihadi Camps (JCs) in Iran. Today, jihadi movements have become a valuable asset in Iran thanks to two decades of experience in eliminating deprivation. Although the studies conducted have shown the positive results of jihad activities, this model also shows serious flaws. These shortcomings have questioned the effectiveness of this model. Therefore, it is necessary to find out the mentioned flaws and try to resolve them. This applied research examines the flaws and corrective solutions of Iran's JCs model using an analytical descriptive method. The research method is a qualitative-quantitative mix. In the qualitative part, the dominant model of JCs and the defects in each of its stages were identified through interviews with experts of the field. In the quantitative part, the results of the qualitative part were adjusted by a statistical sample of 90 people from the villagers of Qalaganj township, Kerman province. The results of the study showed that JCs defects can be classified into 11 stages. Also, 18 cases out of 47 defects and all identified solutions were adjusted using a sample of villagers. Among the most important defects identified in the operational model of jihad groups, the following cases can be highlighted: Duality between jihadi activities and main jobs of fellows and not earning money from jihadi activities, Priority of humanization and the aspect of individual growth over the aspect of village’s development, Implementation of the mission of kindness instead of the mission of justice, Weakness in cooperation with local people, Camplike and short-term modus of activities and the Lack of expertise of jihadists. Also, Redefining the nature and mission of jihadi groups in two forms of Established and Specialized jihadi groups, Considering expert consultants next to the groups, Economical participation of jihadi groups in the form of joint cooperatives, and Building a network with synergy and experience transfer mechanism between all jihadi groups are the most important solutions offered to optimize the operational model of jihadi groups. The results of factor analysis showed that 5 factors of "Lack of research and analytical knowledge", "Error in approach", "Incorrect motivation and modeling" and "Ineffective structure" can explain 63 percent of the variance of dependent variable of errors in Jihad action model (JCs).