توصيفگر ها :
مدل هاي شبيه سازي بارش – رواناب , دوره هاي بازگشت , سيلاب شهري , زمان تمركز , SewerGEMS
چكيده فارسي :
امروزه در پي تغيير اقليم و گرم شدن كره زمين و با توجه به تغييراتي كه در نوع بارش¬ها اتفاق افتاده و عموماً از برف به باران تبديل شده، مشكلات مربوط به سيل و آبگرفتي به¬¬ويژه در مناطق شهري افزايش يافته و به دنبال آن توجه به مدل¬هاي شبيه-سازي بارش – رواناب به منظور مديريت، كاهش و حل اين مشكلات نيز افزايش يافته است. به طور كلي در اين پژوهش ، بررسي عملكرد نرم¬افزار SewerGEEMS، به منظور شبيه¬سازي بارش- رواناب و برآورد حجم رواناب خروجي و دبي اوج در محدوده مورد مطالعه (شهركرد)، با حالت¬هاي مختلفي همچون دوره¬هاي بازگشت مختلف (دو سال و پنج سال)، روش¬هاي مختلف برآورد زمان تمركز (SCSlag، Kirpich، Bransby Williams، Carter)، تقسيم محدوده به زير حوضه¬هاي مختلف (دو زير حوضه و هشت زير حوضه) و غيره، مورد بررسي قرار گرفته است. همچنين كفايت شبكه موجود دفع آبهاي سطحي شهركرد مورد بررسي قرار گرفته است. در انتها مكان¬هايي به منظور تاسيس حوضچه تغذيه مصنوعي با هدف كاهش دبي اوج در نقاط تخليه رواناب و همچنين تغذيه سفره آب زير زميني در محدوده مورد مطالعه، پيشنهاد شد. نتايج حاكي از آن است كه در محدوده مورد مطالعه، با توجه به ميزان خطاي پيوستگي محاسبه شده، روش Kirpich در برآورد زمان تمركز براي تعداد زير حوضه¬هاي بيشتر با مساحت¬هاي كوچكتر ارجحيت دارد. و روش SCSlag در برآورد زمان تمركز براي تعداد زير حوضه¬هاي كمتر با مساحت هاي بزرگ تر ارجحيت دارد. همچنين بررسي ها نشان داده¬است، شبكه موجود دفع آبهاي سطحي، در همه كانالها به جز كانال بوعلي و 13 آبان، كفايت لازم را برخوردار است.
چكيده انگليسي :
Today, due to climate change and global warming, and the change in precipitation from snow to rain, the problems related to floods and inundation have increased, especially in urban areas. There has also been an increased focus on rainfall-runoff simulation models to manage, reduce, and solve these problems. In this research, the performance of the SewerGEMS software was investigated to simulate rainfall-runoff and estimate the volume of outflow and peak flow in the study area (Shahrkord), with different modes and return periods (two years and five years). Various methods of estimating concentration time (SCSlag, Kirpich, Bransby Williams, Carter) and dividing the area into different sub-basins (two sub-basins and eight sub-basins) were also explored. Additionally, the adequacy of the existing Shahrekord surface water disposal network was examined. Finally, recommendations were made for the establishment of an artificial recharge pond to reduce peak discharge at runoff discharge points and replenish the underground water table in the study area. The results indicate that, based on the calculated continuity error, the Kirpich method is preferred for estimating concentration time in more sub-basins with smaller areas, while the SCSlag method is preferred for a smaller number of sub-basins with larger areas. Furthermore, the investigations have revealed that the existing surface water disposal network is sufficient for all canals except Bu Ali and 13 Aban canals.