توصيفگر ها :
مديريت تعارضات , مدل GLM , خرس قهوه¬اي , همزيستي , فرهنگ¬سازي محيط زيستي
چكيده فارسي :
تعارض، كلمهاي آشنا ولي با مفهومي غريب است. تعارض انسان و حياتوحش همواره به دليل استفاده از منابع و زيستگاه مشترك وجود داشته است و با توجه به تحميل خسارت به طرفين در بحث تعارض مطالعه و كسب دانش در اين زمينه براي پيشبرد اهداف اهميت پيدا ميكند. در منطقه ارسباران نيز به دليل درهم تنيدگي زيستگاه انسان و خرس قهوهاي و استفاده از منابع مشترك، تعارض ميان اين دو نسبت به ساير حيوانات ساكن بسيار بيشتر اتفاق ميافتد كه نيازمند مطالعه و بررسي چرايي بروز و نحوه مديريت آن ميباشد. براي اجراي مطالعه مواردي از قبيل ميزان خسارت، ديدگاه مردم نسبت به حفاظت از گونه و تمايل به همزيستي با آن در اين پژوهش با 110 نفر از ساكنان 66 روستا مصاحبه شد. در بخش اول اين پژوهش رفتارهاي خرس منجر به تعارض، رفتارهاي انساني منجر به تعارض، نحوه عمل در مواجهه با خرس بررسي شد كه موارد بروز تعارض به طور متوسط شايع ميباشند. علاوه بر اين، با استفاده از مدل تعميم يافته خطي (GLM) اثر پارامترهاي مستقل اقتصادي-اجتماعي بر ديدگاه حفاظتي و مجموعه ديدگاههاي تمايل به همزيستي در ساكنان مناطق پر تعارض سنجيده شد. نتايج نشان داد كه ديدگاه حفاظتي با موافقت 81 درصدي مصاحبه شوندگان با ارتقاي تنوع زيستي منطقه به واسطه حضور خرس و 92 درصدي با ارتباط تعادل اكوسيستم با حضور خرس نويد بخش موفقيت در برنامههاي حفاظتي ميباشد كه در مقابل 8/91 درصد مصاحبه شوندگان ترس از خرس داشتند كه ميتواند به بروز رفتار احساسي و كنترل نشده منجر به درگيري شود. نتايج تحليل GLM نشان داد كه وجود باغات، حضور دام، و نرخ تضاد بالا بر نگرش حفاظتي مردم نسبت به گونه اثر معنادار منفي دارند. همچنين يافتهها نشان داد كه طبقات سني بالاتر با كاهش تمايل به همزيستي مرتبط است، در حالي كه دو عامل ميزان خسارات كمتر و كاهش نرخ درگيري تأثيرات مثبت قابل توجهي بر تمايل افراد به همزيستي با خرسها دارند. علاوه بر اين بر اساس نتايج بدست آمده، نرخهاي تعارض بيشتر و ميزان خسارت بيشتر تأثيرات منفي بر ملاحظات اخلاقي دارد، در حالي كه سطوح تحصيلات عالي با افزايش توجه اخلاقي به خرسها ارتباط مثبتي دارد. به منظور كاهش تعارضات و تشويق همزيستي بيشتر بين جوامع محلي منطقه ارسباران و خرس قهوه¬اي، تلاشهاي حفاظتي بايد اقدامات كاهش تعارض را در اولويت قرار دهند كه به نگرانيها و تجربيات جوامع محلي ميپردازد. اين مهم مي¬تواند شامل اجراي مداخلات هدفمند براي گروههاي سني خاص، اجراي برنامههاي آموزشي و طرحهاي اطلاعرساني جامعه كه درك و تحمل نسبت به خرسها، بهويژه در ميان افراد مسنتر را ارتقا ميدهد.
چكيده انگليسي :
Human-wildlife conflict is a well-known yet complex concept, often driven by shared resource use and habitat overlap. Studying and understanding conflict becomes crucial for effective conservation as it causes harm to all parties involved. In the Arasbaran Protected Area, human-brown bear conflict occurs more frequently than with other animals due to overlapping habitats and shared resources. Investigating the underlying causes and potential management strategies for this conflict is essential. To study factors such as damage extent, public attitudes towards species protection, and willingness to coexist, 110 residents from 66 villages were interviewed for this research. The first part of the study examined bear behaviors leading to conflict, human behaviors contributing to conflict, and appropriate responses to bear encounters. Conflict cases were found to be moderately common. Furthermore, a generalized linear model (GLM) was employed to analyze the influence of socio-economic factors on conservation attitudes and coexistence willingness among residents in high conflict areas. The results revealed that 81% of interviewees acknowledged the importance of biodiversity promotion due to bear presence and 92% recognized the connection between ecosystem balance and the presence of bears. Despite this, 91.8% expressed fear of bears, which can lead to conflict due to emotional and uncontrolled behavior. GLM analysis showed that orchards, livestock presence, and high conflict rates negatively impacted conservation attitudes towards the species. Additionally, older age groups were associated with reduced willingness to coexist, while lower damage amounts and decreased conflict rates positively influenced coexistence willingness. Higher conflict and damage rates adversely affected ethical considerations, while higher education levels positively influenced ethical concern for bears. To encourage coexistence between local communities and brown bears in Arasbaran Protected Area, conservation efforts should focus on conflict reduction measures that address local concerns. Targeted interventions, educational programs, and community outreach initiatives can promote understanding, tolerance, and ethical consideration for bears, particularly among older individuals.