شماره مدرك :
20274
شماره راهنما :
17473
پديد آورنده :
جمشيديان، فرزاد
عنوان :

تدوين شاخص هاي ارزيابي پايداري زيستمحيطي آبزي پروري (مطالعه موردي: مزارع قزل آلاي 1رنگين كمان شهرستان سميرم)

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
تكثير و پرورش آبزيان
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1403
صفحه شمار :
چهارده، 73ص. : مصور، جدول، نمودار
توصيفگر ها :
آبزي پروري , ارزيابي , پايداري , اثرات زيست محيطي
تاريخ ورود اطلاعات :
1404/02/27
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
علوم و مهندسي شيلات
دانشكده :
مهندسي منابع طبيعي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1404/02/27
كد ايرانداك :
23132378
چكيده فارسي :
آبزي‌پروري به‌عنوان يكي از سريع‌ترين بخش‌هاي در حال رشد در توليد مواد غذايي، نقش مهمي در تأمين پروتئين باكيفيت ايفا مي‌كند. بااين‌حال، توسعه سريع اين صنعت نگراني‌هايي درباره اثرات زيست‌محيطي آن ايجاد كرده است. روش‌هاي مرسوم براي سنجش پايداري اكولوژيك به‌دليل پيچيدگي، هزينه‌بر بودن و نياز به تيم‌هاي تخصصي، چالش‌هايي جدي را به همراه دارند. علاوه بر اين، نبود استانداردهاي يكسان براي تعيين محدوده و هدف مطالعات، مقايسه پژوهش‌ها را دشوار مي‌كند. اين پژوهش با هدف توسعه و به‌كارگيري شاخص‌هاي كمي براي ارزيابي زيست‌محيطي مزارع پرورش قزل‌آلاي رنگين‌كمان انجام شد. داده‌ها از طريق مشاهدات ميداني و مصاحبه با صاحبان 6 مزرعه در شهرستان سميرم گردآوري شدند. در اين مطالعه، 12 شاخص زيست‌محيطي از جمله مصرف و بازدهي فضا، انرژي، نيتروژن، فسفر، توليد واقعي، آلودگي شيميايي و هورموني، و بازده انرژي پروتئين خوراكي (epEROI) محاسبه و تحليل شدند. جزئيات محاسبات به‌طور دقيق گزارش شد تا امكان مقايسه با مطالعات مشابه افزايش يابد. در مطالعه حاضر دامنه شاخص مصرف نيتروژن 95/60-2/83 و فسفر 90/11-25/16 كيلوگرم به ازاي هر تن توليد محاسبه شد. شاخص epEROI براي مزارع قزل‌آلاي مطالعه شده اين پژوهش در بازه 98/9-48/11 درصد محاسبه شد كه با مطالعات مشابه انجام‌شده در تركيه، آلمان و دانمارك تطابق داشت. يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد كه استفاده از شاخص‌هاي كمي ابزار قدرتمندي براي كاهش پيچيدگي سيستم‌هاي آبزي‌پروري است. اين شاخص‌ها امكان مقايسه عملكرد مزارع، شناسايي نقاط قوت و ضعف، و ارائه پيشنهادهايي براي بهبود پايداري را فراهم مي‌كنند. همچنين مي‌توانند توسط سياست‌گذاران، سازمان‌هاي نظارتي و سرمايه‌گذاران براي تدوين سياست‌ها، ارزيابي اقدامات و افزايش بهره‌وري استفاده شوند. بااين‌حال، عدم وجود دستورالعمل‌هاي شفاف و يكسان، همراه با شفاف نبودن بسياري از مطالعات مشابه، از بزرگ‌ترين چالش‌ها در استفاده مقايسه‌اي از اين شاخص‌ها به‌شمار مي‌رود.
چكيده انگليسي :
Aquaculture, as one of the fastest-growing sectors in food production, plays a significant role in providing high-quality protein. However, the rapid expansion of this industry has raised concerns about its environmental impacts. Conventional methods for assessing ecological sustainability are often complex, costly, and require specialized teams, posing serious challenges. Additionally, the lack of standardized frameworks for defining the scope and objectives of studies makes it difficult to compare research findings. This study aims to develop and apply quantitative indicators to eva‎luate the environmental performance of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) farms. Data were collected through field observations and interviews with the owners of six farms in Semirom County, Iran. Twelve environmental indicators, including space and energy use efficiency, nitrogen and phosphorus utilization, actual production, chemical and hormonal pollution, and edible protein Energy Return On Investment (epEROI), were calculated and analyzed. Detailed calculations were documented to facilitate comparison with similar studies. The range of nitrogen utilization in the studied farms was calculated to be 60.95–83.2 kg per ton of production, while phosphorus utilization ranged from 11.90–16.25 kg per ton. The epEROI index for these farms was estimated at 9.98–11.48%, consistent with similar studies conducted in Turkey, Germany, and Denmark. The findings of this research demonstrate that the use of quantitative indicators is a powerful tool for reducing the complexity in assessing environmental sustatinability of aquaculture systems. These indicators enable the comparison of farm performance, identification of strengths and weaknesses, and the formulation of recommendations to improve sustainability. Furthermore, they can be utilized by policymakers, regulatory organizations, and investors to develop policies, assess interventions, and enhance productivity. However, the absence of clear and uniform guidelines, combined with the lack of transparency, remains a significant challenge for the comparative application of these indicators.
استاد راهنما :
اميد بيرقدار كشكولي
استاد مشاور :
عيسي ابراهيمي درچه
استاد داور :
علي لطفي , اميدوار فرهاديان
لينک به اين مدرک :

بازگشت