پديد آورنده :
پارياب، نرجس
عنوان :
بررسي اثر تبليغات برحالتهاي متفاوت فروش در پلتفرم آربيتراژ آنلاين و شركت طراح: يك رويكرد نظريه بازي
مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
توصيفگر ها :
آربيتراژ , تبليغات , نظريه بازي , بازگشت محصول , خريد شتابزده
تاريخ ورود اطلاعات :
1404/09/10
رشته تحصيلي :
مهندسي صنايع
دانشكده :
مهندسي صنايع و سيستم ها
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1404/09/10
چكيده فارسي :
اين پژوهش با هدف تحليل تعامل استراتژيك بين شركت توليدكننده يك محصول و شركت آربيتراژ در فضاي اقتصاد ديجيتال انجام شده است. مطالعه حاضر به بررسي تأثير همزمان سياست بازگشت محصول و استراتژيهاي تبليغاتي بر سودآوري اين دو بازيكن پرداخته است. روش تحقيق مبتني بر مدلسازي رياضي و نظريه بازيها بوده كه در دو مرحله مجزا اجرا شده است: در مرحله اول، چهار استراتژي مختلف در خصوص تخصيص هزينه بازگشت محصول مورد تحليل قرار گرفته و در مرحله دوم، با افزودن متغير تبليغات در دو شكل كلي (توسط توليدكننده) و محلي (توسط شركت آربيتراژ)، هفت استراتژي تركيبي مختلف مورد بررسي قرارگرفته است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه تخصيص هزينه بازگشت محصول به عنوان يك ابزار استراتژيك حياتي براي توليدكننده عمل ميكند. به طوري كه هنگامي كه توليدكننده هزينه بازگشت را تقبل ميكند، سودآوري شركت آربيتراژ تا ميزان زيادي افزايش مييابد. همچنين نتايج حاكي از آن است كه تبليغات كلي توليدكننده تقاضا را براي تمام كانالها افزايش داده و به عنوان يك ابزار عمومي عمل ميكند، در حالي كه تبليغات محلي توسط شركت آربيتراژ به عنوان يك مزيت رقابتي انحصاري عمل مينمايد. بهترين استراتژي براي توليدكننده، تركيب هوشمندانه تبليغات كلي با تقبل بخشي از هزينههاي بازگشت شناسايي شده است. از منظر كاربردهاي مديريتي، اين پژوهش براي مديران هر دو گروه توليدكنندگان و شركت¬¬هاي آربيتراژ داراي تعاملات راهبردي است. توليدكنندگان ميتوانند از سياست بازگشت محصول به عنوان ابزار كنترل فعاليت شركت¬هاي آربيتراژ استفاده كنند و شركت-هاي آربيتراژ بايد بر كاهش هزينهها و تبليغات محلي مؤثر تمركز نمايند. همكاري مشترك در زمينه تبليغات و بازگشت محصول ميتواند به سودآوري دوطرفه منجر شود. اصالت و ارزش اين پژوهش در بررسي همزمان تأثير سياست بازگشت محصول و استراتژيهاي تبليغاتي، درنظر گرفتن يك پلتفرم فروش به شيوه آربيتراژ براي شركت توليدكننده كالا، ارائه چارچوب تحليلي يكپارچه براي تعامل استراتژيك بين توليدكننده و آربيتراژ و ارائه راهكارهاي عملي براي بهينهسازي سودآوري هر دو طرف نهفته است.
چكيده انگليسي :
This study looks at the relationship between a manufacturing firm and an online arbitrage platform in the digital economy. It focuses on how product return policies and advertising strategies affect the profits of both parties. To do this, the research uses mathematical modeling and game theory in two stages. In the first stage, four scenarios explore how return costs are shared. In the second stage, advertising is included as an extra decision factor, considering both broad advertising by the manufacturer and local advertising by the arbitrage firm. This results in seven possible strategic combinations. The results indicate that how return costs are assigned is crucial for manufacturers. Making the maker pay these charges, and the arbitrageur’s profit is supercharged. Moreover, manufacturer-led advertisement lifts up demand for any channels with a common advantage and local advertising by arbitrageurs helps in gaining competitive advantage. The optimal policy for the manufacturer is a combination of untargeted advertising and recovering some fraction of return costs. From a managerial perspective, the results provide implications for management. Manufacturers can manage arbitrage activity with return policies, whereas arbitrage businesses should work on cost efficacy and guerrilla local advertising. Benefits can be mutual through joint advertising and return policies. The originality of this study is to consider return policies and advertising jointly and the managerial decisions so as to maximize profits for both the parties
استاد راهنما :
مهدي علينقيان
استاد مشاور :
حسين خسروشاهي
استاد داور :
پريسا عصارزادگان , محسن شهرياري