توصيفگر ها :
مره وضعيت بدني , عملكرد توليدمثلي , ناهنجاري توليدمثلي , تابع وود , گاو هلشتاين
چكيده فارسي :
بهبود عملكرد توليدي و توليد مثلي داراي اهميت فوق العاده اي است زيرا كاهش توليد شير و تعداد گوساله به ازاي هرگاو ميتواند
خسارتهاي جبران ناپذيزي را به گلههاي گاو شيري تحميل كند.مطالعه حاضر با هدف بررسي اثر نمره وضعيت بدني (BCS (در
زمان زايش و تغييرات آن بر عملكرد توليدي و توليدمثلي گاوهاي شيري نژاد هلشتاين انجام شد. صفت نمره وضعيت بدني معياري
براي نشان دادن مقدار چربي ذخيره شده در دام ها است و از تغييرات آن ميتوان براي تشخيص تعادل انرژي در دام استفاده كرد.
داده ها شامل 265٬000 ركورد زايش از 79٬819 رأس گاو در 13 گله صنعتي تحت پوشش شركت تعاوني وحدت استان اصفهان،
طي سال هاي 1397 تا 1402 بود. ركوردها شامل اطالعات كامل شناسنامهاي، توليد شير، تركيبات آن، شاخصهاي توليدمثلي و نمره
وضعيت بدني در دوره خشكي، زمان زايش و پس از آن بودند. داده ها پس از پااليش و ويرايش، با بهره گيري از مدل هاي رگرسيون
لجستيك )براي صفات دودويي(، مدل هاي مختلط و تابع گاماي ناقص وود )براي منحني شيردهي( مورد تجزيه قرار گرفتند. نتايج
نشان داد دام هايي با BCS كمتر از 3.0 در زمان زايش مستعد مرده زايي و سقط جنين بودند )0.01 >P )، در حالي كه BCS باالتر
از 3.75 با افزايش معنيدار سخت زايي و كاهش توليد شير در اوج همراه بود) 0.01 >P). همچنين اثر متقابل فصل زايش و نمره
وضعيت بدني بررسي شد و نتايج نشان داد اين دو عامل اثر معنا داري بر بروز سه اختالل توليد مثلي دارند. بهترين عملكرد توليدي
و توليدمثلي به دام هايي با BCS بين 3.0 تا 3.75 تعلق داشت. نتايج همچنين نشان داد فاصله زايش تا تلقيح در دام هايي كه نمره
وضعيت بدني آن ها بين 3 تا 3.75 است به طور معنا داري نسبت به 2 گروه ديگر كمتر است(0.05>P(. نمره وضعيت بدني همچنين
اثر معناداري بر ميانگين روز هاي باز داشت و اين صفت در گروه دامهاي با BCS متوسط نسبت به دو گروه ديگر كمتر
بود(0.05>P(.كمترين تعداد تلقيح به ازاي آبستني متعلق به دام ها با BCS متوسط بود اما اين تفاوت معنا دار نبود. نمره وضعيت
بدني همچنين بر ضرايب منحني شير تاثير معنا داري داشت) 0.01 >P )و نشان ميداد ضرايب معرف سطح پايه توليد شير و ضرايب
بيانگر نرخ افزايش توليد شير در گروه هاي با نمره وضعيت بدني متوسط باالتر از دو گروه ديگر بود. نتايج اين پژوهش اهميت تنظيم
دقيق جيره هاي غذايي در دوره خشكي، پايش مستمر وضعيت بدني و مديريت هدفمند دام ها بر اساس نوبت زايش را در بهبود
بهره وري اقتصادي و سالمت گاوهاي شيري نشان داد. از اين يافته ها ميتوان در جهت بهينه سازي استراتژيهاي تغذيه اي، مديريت
توليدمثلي و برنامه ريزي ژنتيكي در گله هاي صنعتي استفاده كرد
چكيده انگليسي :
This study aimed to investigate the effect of body condition score (BCS) at calving and its changes
on the productive and reproductive performance of Holstein dairy cows. The dataset included
265,000 calving records from 79,819 cows across 13 industrial herds under the supervision of the
Vahdat Agricultural and Livestock Cooperative in Isfahan Province, collected between 2018 and
2023. The records contained detailed information on animal identification, milk yield and
composition, reproductive traits, and BCS during the dry period, at calving, and post-calving. After
data cleaning and preprocessing, statistical analyses were performed using logistic regression
models (for binary traits), mixed models, and the incomplete gamma function of Wood (for
lactation curve modeling). The results showed that cows with a BCS below 3.0 at calving were
more prone to stillbirth and abortion (P < 0.01), while those with a BCS above 3.75 had a
significantly higher incidence of dystocia and lower peak milk yield (P < 0.01). The best
productive and reproductive outcomes were observed in cows with a BCS between 3.0 and 3.75.
BCS also significantly affected traits such as the interval from calving to first insemination, days
open, number of inseminations per conception, and lactation curve parameters (P < 0.01). These
findings highlight the importance of precise dietary management during the dry period, continuous
monitoring of body condition, and strategic herd management based on parity and calving timing
to improve the health and economic efficiency of dairy herds. The results can inform optimization
of nutritional programs, reproductive protocols, and genetic planning in commercial dairy
operations.