اثرات تاريخ و تراكم كاشت بر عملكرد، اجزاء عملكرد و توزيع عمودي آنها در سه رقم ماش

چکيده :

در سال 1369، اثرات 6 تاريخ كاشت ، از اول ارديبهشت تا 13 تير به فواصل 15 روز و دو فاصله بوته در رديف ، 7 و 14 سانتي متر، بر خصوصيات زراعي ، عملكرد 3 رقم ماش ( پرتو، گوهر و 1973 ) VCدر مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه صنعتي اصفهان واقع در لورك نجف آباد مورد بررسي قرار گرفت . بطور كلي اثر تاريخ كاشت بر عملكرد و كليه خصوصيات مورد مطمالعه خصوصا" اجزاء عملكرد در ساقه اصلي معني دار بود. تعداد روز تا رسيدن به هريك از مراحل عمده نمو در تاريخهاي كاشت اوليه طولاني و با تاخير در كاشت بعلت تاثير طول روز كوتاهتر گرديد. در تاريخهاي كاشت آخر بخاطر بر خورد گياه با طول روزهاي كوتاه و وقوع زودتر مرحله گلدهي و رقابت رشد زايشي با رويشي در مصرف مواد حاصل از فتوسنتز، تعداد ساقه هاي فرعي كاهش يافت . عملكرد دانه در تاريخهاي كاشت آخر فصل بعلت افزايش طول ساقه اصلي و سهم بسشتر اجزاء عملكرد آنها افزايش يافت . اثر تراكم كاشت بر مراحل رشد و نمو گياه و عملكرد دانه از نظر آماري معني دار نبود در تراكم كمتر كليه اجزاء عملكرد افزايش يافتند. و به همين جهت عملكرد دانه در واحد سطح در دو تراكم برابر بود. رقم 1973 VCبالاترين عملكرد دانه را داشت . اين رقم بخاطر داشتن دانه هاي درشتر توليد بيشتر غلاف و دانه در ساقه اصلي و يكنواختي در رسيدن محصول به عنوان رقم مناسبي براي منطقه شناخته شد. طبق نتايج حاصل از معادله برآورد عملكرد دانه ، ژنوتيپي كه وزن خشك قسمتهاي رويشي ، شاخص برداشت ، وزن حجمي ، وزن ساقه و طول ساق بيشتري داشته باشد و در زمان كوتاهتري به مرحله 50 درصد غلاف دهي برسد، عملكرد بيشتري خواهد داشت . لذا بنظر مي رسد كه مي توان از اين خصوصيات بعنوان معيارهاي انتخاب غير مستقيم براي عملكرد دانه استفاده نمود. بطور كلي در حدود 60 درصد از غلافها و دانه ها در گروه هاي ثلث مياني ساقه اصلي تشكيل گرديدند.همچنين ساقه هاي 1و3 بيشترين تعداد غلاف و دانه و درشت ترين دانه ها را داشتند.....

اثرات تاريخ و تراكم كاشت بر عملكرد، اجزاء عملكرد و توزيع عمودي آنها در سه رقم ماش

مراحل رشد,شاخص برداشت ,فتوسنتز,رشد و نمو گياه ,ساقه ,غلاف دهي