توصيفگر ها :
پايداري كارآفرينانه , هوشياري كارآفرينانه , قابليتهاي بازاريابي , كسبوكار نوپا (استارتآپ)
چكيده فارسي :
امروزه كارآفريني و در رأس آن كسبوكارهاي نوپا، براي بسياري از كشورها مسالهاي مهم و حياتي تلقي ميشوند ولي شرايط محيطي و قواعد كسبوكار براي شركتها به حدي پيچيده، پويا و نامطمئن گرديده است كه گاهاً آنها را با موانع و چالشهايي روبرو ميسازد كه دوام و بقاي آنها را تهديد ميكند؛ به گونهاي كه اثبات گرديده اكثر كسبوكارهاي نوپا در مدت كوتاهي با شكست مواجه ميشوند. از آنجا كه راهاندازي يك كسبوكار نوپا نياز به ريسك بالا، انرژي و زمان زيادي دارد و از طرفي، احتمال بازدهي بسيار كم در سالهاي آغازين وجود دارد، برخي از كارآفرينان اين كسبوكارها در طول مسير، كار را نيمه كاره رها ميكنند و پايداري لازم را از خود نشان نميدهند؛ چرا كه به اندازه تلاشي كه صرف اين كار ميكنند پاداش دريافت نميكنند. بدين ترتيب، موضوع پايداري كارآفرينانه و عواملي كه ميتوانند محرك آن باشند اهميت مييابند. اين مطالعه بيان ميدارد كه هوشياري كارآفرينانه، به دليل دستيابي به فرصتها، بهبود عملكرد و افزايش خودكارآمدي، به عنوان مكانيزم مهمي در توضيح فعاليتهاي پايداري كارآفرينانه عمل ميكند. از اين رو، اين پژوهش با ادغام حوزههاي بازاريابي و كارآفريني و با هدف بررسي تأثير هوشياري كارآفرينانه مديران و مالكان استارتآپي بر پايداري كارآفرينانه آنان با در نظر گرفتن نقش تعديلگري قابليتهاي بازاريابي استارتآپها انجام شده است. نوآوري پژوهش حاضر در مدل و روابط ارائه شده و قلمرو مكاني آن ميباشد. جامعه آماري اين پژوهش را مديران شركتهاي نوپاي مستقر در شهرك علمي و تحقيقاتي اصفهان تشكيل دادهاند كه به علت غيرفعال بودن بخشي از اين شركتها در دوران پاندمي كرونا، از نمونهگيري در دسترس براي جمعآوري دادهها استفاده گرديد. به منظور آزمون فرضيهها از پرسشنامهاي استاندارد شامل 38 گويه استفاده گرديد. واكاوي دادههاي پژوهش در دو بخش توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، جدول و نمودار) و استنباطي (مدلسازي معادلات ساختاري) انجام پذيرفت. نتايج پژوهش نشان داد كه هوشياري كارآفرينانه و ابعاد آن بر پايداري كارآفرينان استارتآپها تأثير مثبت و معناداري دارد و همچنين قابليتهاي بازاريابي استارتآپها و هر چهار مؤلفه آن اعم از بازارمحوري، نوآوري، مديريت نام تجاري و مديريت ارتباط با مشتري، رابطهي ميان هوشياري كارآفرينانه و پايداري كارآفرينان را تعديل ميكنند كه در اين بين، مؤلفههاي نوآوري و مديريت ارتباط با مشتري تأثيرگذارتر از بقيه بودهاند. نتايج حاصل از اين پژوهش با پيشنهاد انجام اقداماتي در سطوح فردي و سازماني ميتواند كارآفرينان كسبوكارهاي نوپا و ديگر فعالين حوزه اكوسيستم كارآفريني را در جهت حفظ پايداري و بقاي كسبوكارها ياري رساند.
چكيده انگليسي :
Today, entrepreneurship especially start-ups, is considered an important and vital issue for many countries, but the environmental conditions and business rules for companies have become so complex, dynamic and uncertain that they sometimes face obstacles and challenges that Threatens their survival as it has been proven that most start-ups fail in a short time. Because creating a start-up requires high risk, energy and time, and on the other hand, there is a possibility of very low returns in the early years, some start-up’s entrepreneurs leave their business and do not show the necessary persistence because they do not receive as much as reward for their efforts. Thus, the issue of entrepreneurial persistence and the factors that can motivate it become important. This study states that entrepreneurial alertness is as an important mechanism in explaining entrepreneurial persistence activities due to achieving opportunities, improving performance and increasing self-efficacy. Therefore, this thesis has been done by integrating the fields of marketing and entrepreneurship and with the aim of investigating the impact of entrepreneurial alertness of start-up managers and owners on their entrepreneurial persistence by considering the moderating role of start-up marketing capabilities. Research innovation is in the proposed model and relationships and its spatial domain. The statistical population of this study consists of managers of start-up companies located in Isfahan Science and Technology Town. Due to the inactivity of some of these companies during the Corona pandemic, available sampling method was used to collect data. A Standardized questionnaire consisting of 38 items was used to test the hypotheses. The research data were analyzed in two parts: Descriptive statistics (mean, standard deviation, tables and graphs) and Inferential statistics (structural equation modeling). The results showed that entrepreneurial alertness and its dimensions have a positive and significant effect on the persistence of start-ups’ entrepreneurs and also the marketing capabilities of start-ups and its all four components including market orientation, innovation, brand management and customer relationship management moderate the relationship between entrepreneurial alertness and entrepreneurial persistence, among which, innovation and customer relationship management were more important than others. The results of this study can help start-ups’ entrepreneurs and other activists in the field of entrepreneurial ecosystem to maintain persistence and survival of business by proposing actions at the individual and organizational levels.