شماره مدرك :
17831
شماره راهنما :
15566
پديد آورنده :
شمس، حميدرضا
عنوان :

رويكرد نظريه بازي براي طراحي مقررات كربن در بازارهاي حمل‌ و نقل دوگانه‌ي ريلي و جاده‌ اي

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
برنامه ريزي حمل و نقل
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1401
صفحه شمار :
يازده، 93ص. : مصور (رنگي)، جدول، نمودار
استاد راهنما :
محمد تمنايي
استاد مشاور :
حميد زارعي
توصيفگر ها :
مبادله كربن , جبران كربن , ماليات كربن , مرور نظاممند , حمل و نقل باري , نظريه بازي
استاد داور :
حسين حق شناس، محمود مصباح
تاريخ ورود اطلاعات :
1401/07/12
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
مهندسي حمل و نقل
دانشكده :
مهندسي حمل و نقل
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1401/07/16
كد ايرانداك :
2865248
چكيده فارسي :
مبادله‌ي كربن به عنوان مقرراتي موثر و مبتني بر بازار، به صورت گسترده در جهان براي كنترل انتشارات كربن استفاده مي‌شود. امروزه، روش‌هاي طبقه‌بندي براي استخراج اطلاعات دست اول به جهت نشان دادن تأثيرات مستقيم مبادله‌ي كربن استفاده مي‌شود. اين پايان‌نامه يك روش مرور نظام‌مند مبتني بر خوشه‌بندي را براي آشكار كردن تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم مقررات مذكور را بر زنجيره‌هاي تأمين پيشنهاد مي‌دهد. روش پيشنهادي شامل پنج مرحله است و چهار شاخص علم‌سنجي مناسب را پيشنهاد مي‌كند. هم‌چنين، سه راهبرد نظام‌مند براي استخراج مطالعات آتي ارائه مي‌كند. براي طبقه‌بندي حوزه‌ي پژوهش مبادله‌ي كربن و شناسايي اثرات مستقيم، 128 مقاله‌ي كمّي و كيفي مورد مطالعه قرار گرفته و 65 ويژگي به عنوان داده‌هاي دست اول استخراج شده‌است. سپس با به كارگيري اين روش، پنج خوشه در اين حوزه‌ي پژوهش شناسايي شده‌است. با توجه به شاخص بلوغ خوشه به عنوان يكي از چهار شاخص علم‌سنجي پيشنهادي، خوشه‌ي مرتبط با "نقش حمل‌ونقل در بهينه‌سازي زنجيره‌هاي تأمين" از بلوغ كافي برخوردار نيست. علاوه بر اين، روش پيشنهادي دو بينش مفهومي را فراهم مي‌كند. يك، مشاركت فعال مصرف‌كنندگان در زنجيره‌هاي تأمين مي‌تواند به صورت موثر انطباق اعضاي زنجيرهي تأمين را با مقررات مبادله‌ي كربن تسهيل كند. دو، مقررات مبادله‌ي كربن ممكن است نقش ميانجي براي ايجاد يك زنجيرهي تأمين متمركز ايفا كند. در نهايت، برخي جهت‌گيري‌ها براي مطالعات آتي به صورت نظام‌مند استخراج مي‌شود. يكي از اهداف دولت‌‌ها، كنترل انتشارات كربن در صنعت حمل‌ونقل با پياده‌سازي مقررات‌ مختلف كربن است. به جهت كاهش انتشار كربن در اين صنعت و هم‌چنين افزايش بلوغ خوشه‌ي "نقش حمل‌ونقل در بهينه‌سازي زنجيره‌هاي تأمين"،‌ اين مطالعه سيستم‌هاي حمل‌ونقل ريلي و جاده‌اي را به عنوان دو رقيب در نظر مي‌گيرد. در اين پايان‌نامه، مقررات‌ مبادله‌ي كربن و جبران كربن براي كاهش مجموع انتشارات اين سيستم‌ها مدل سازي مي‌شوند. هم‌چنين، يك رويكرد جديد براي تخصيص سقف‌هاي اوليه‌ي انتشار با توجه به دو روش مبتني بر سابقه و مبتني بر واحد توليد پيشنهاد مي‌شود. در مدل نظريه بازي ارائه شده، دولت به عنوان رهبر بازي استكلبرگ، سعي بر بيشينه‌سازي رفاه اجتماعي دارد. تحت مقررات مبادله‌ي كربن، فرايند چانه‌زني نش براي به روز رساني سقف‌هاي اوليه‌ي سيستم‌هاي حمل‌ونقل به عنوان پيروهاي بازي استكلبرگ،‌ پيشنهاد مي‌شود. تحت مقرره جبران كربن، سيستم‌ها نمي‌توانند سقف‌هاي اوليه‌ي خود را از طريق تجارت كربن به روز رساني كنند. پس از آن، سيستم‌ها قيمت‌هاي تعادلي حمل‌ونقل را از طريق رقابت برتراند-نش تعيين مي‌كنند. در نهايت، دولت، هر سيستمي كه از سقف به روز شده‌ي خود تخطي نمايد، جريمه مي‌كند. نتايج عددي نشان مي‌دهند كه مبادله‌ي كربن مقرراتي بهينه از ديدگاه اجتماعي دولت است. اما، مقرره جبران كربن از ديدگاه‌هاي اقتصادي و زيست محيطي بهينه است.
چكيده انگليسي :
The cap-and-trade, as an effective market-based regulation, is widely used to curb carbon emissions worldwide. To date, classification methods have been used for extracting first-hand data to address the direct effects of the cap-and-trade regulation. We propose a Systematic Cluster-based Review (SCR) methodology to unravel its both direct and indirect effects on supply chains. The proposed review methodology consists of five steps and suggests four appropriate scientometric indicators. It also provides three systematic strategies to extract future research directions. To classify the cap-and-trade research domain and identify the direct effects, 128 quantitative and qualitative articles are studied and 65 features, as the first-hand data, are extracted. Then, by applying the methodology, five informative research streams (i.e. clusters) are revealed in the research domain and their maturity levels are assessed. Accordingly, we found that two of the clusters are relatively immature. Moreover, using the scientometric indicators, we assess the research domain as moderately interdisciplinary. In addition, the proposed methodology provides two main conceptual insights. First, the active involvement of final consumers in supply chains can effectively facilitate the compliance of supply chain members to the cap-and-trade regulation. The compliance is especially realized through the prosperity of reverse logistics and can improve social sustainability. Second, the cap-and-trade regulation may perform a mediating role to create a centralized supply chain, which may be beneficial from the social sustainability perspective. Finally, some future research directions are systematically extracted. We also propose some practical implications to reinforce the active role of consumers in supply chains. Governments aim to curb carbon emissions in the transportation industry by implementing different carbon regulations. We formulate carbon cap-and-trade and carbon offset regulations to reduce total carbon emissions produced by road and rail freight transportation systems (FTSs), the latter is regarded as a green and healthy transportation mode. A novel procedure is suggested to allocate initial carbon caps considering benchmark and grandfathering methods. The novel allocation procedure allows the government to exploit the green advantage of the rail system, when targeting a reduction of total carbon emissions in the transportation industry. A government, as a Stackelberg leader, maximizes a social welfare function containing economic, social, and environmental perspectives. Under the cap-and-trade regulation, we propose a Nash bargaining process to trade carbon permits between the FTSs, as the followers, for updating their initial caps. The FTSs then compete to simultaneously price their transportation services. Finally, if an FTS violates its cap, the government charges it with a penalty. The equilibrium outputs of the two mentioned carbon regulations and a carbon tax regulation are compared. Our numerical results reveal that the cap-and-trade regulation is optimal from the social perspective. However, the carbon offset regulation is optimal from economic and environmental perspectives.
استاد راهنما :
محمد تمنايي
استاد مشاور :
حميد زارعي
استاد داور :
حسين حق شناس، محمود مصباح
لينک به اين مدرک :

بازگشت