توصيفگر ها :
هيدرولوژي اجتماعي , پويايي سيستمها , تفكر سيستميك , همتكاملي سيستمهاي هيدرولوژيكي اجتماعي , پايداري منابع و مصارف دشت مشهد
چكيده فارسي :
در جهان مدرن كمبود منابع آب و استفادهي ناپايدار از آن به معضل جهاني بدل شده است؛ ازاينرو لزوم توجه به پايداري در مصرف و مديريت منابع و مصارف آب بيش از هر زمان ديگر احساس ميشود. از آنجاييكه مسائل در حوزهي منابع آب با سيستمهاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، محيطزيستي و امنيتي درهمتنيده شده است نياز به رويكردهاي جامعنگر براي درك تعاملات يك سيستم درهمتنيده احساس ميگردد تا به كمك آن بتوان به اهداف توسعهي پايدار دست يافت. رويكرد هيدرولوژي اجتماعي دريچهاي نو براي شناخت همتكاملي سيستمهاي درهمتنيدهي هيدرولوژيكي-اجتماعي است كه ميتواند با بهكارگيري ابزارهاي مدلسازي نظير پويايي سيستمها به شبيهسازي رفتار سيستم و درك تعاملات موجود در يك سيستم پيچيده بپردازد. براين اساس در اين تحقيق به دليل ناكارآمدي رويكردهاي گذشتهي مطالعاتي در دشت مشهد، بخشينگري رويكردها و تشديد روزافزون معضلات پيشروي منابع و مصارف اين منطقهي مطالعاتي از روش هيدرولوژي اجتماعي به منظور رفع بخشي از چالشهاي اين منطقه و ايجاد يك درك عميق از تعاملات حوضه استفاده شده است. در نتيجه، تحقيق حاضر ابتداً به كمك استفاده از روشهاي كيفي مطالعات زمينهاي، تحليل تطبيقي-تاريخي و انجام مصاحبههاي عميق به درك پيچيدگيها و تعاملات موجود در سيستم پرداخته و فهرستي از عوامل ايجاد و پيامدهاي تغيير حجم آبخوان منطقهي مطالعاتي دشت مشهد را از ميان اطلاعات و روايات موجود استخراج و كدگذاري كرده است. در گام دوم به كمك تحليل حساسيت و مصاحبه با نخبگان، عوامل مؤثر در سيستم را به 3 دستهي متغير انباشت، نرخ و عوامل خارجي تقسيمبندي گشته و با به كارگيري چارچوب مدلسازي سيستمهاي هيدرولوژيكي-اجتماعي و استفاده از نرمافزار Vensim، مدلي كمي و روابطي رياضي از تعاملات منابع و مصارف سيستم انسان-آب منطقهي مطالعاتي مشهد در بازهي 1380 تا 1400 توسعه داده شده است. درنهايت با نظر نخبگان، خروجي مطالعات كيفي و نتايج حاصل از مدل 4 مسير محتمل (ادامهي روند موجود، توسعه در عين محدوديت، توسعه مبتني بر آگاهي از كمبود و سياست تخصيص و تسهيم مجدد) شناسايي و براي آيندهپژوهي و تخمين رفتار سيستم در بازهي زماني 1401 تا 1410 به مدل اعمال و نتايج حاصل ارائه شده است. خروجي مطالعهي حاضر نشان ميدهد استفاده از رويكردهاي مبتني بر افزايش سواد آبي و حساسيت اجتماعي و اتخاذ مسير توسعه منطبق بر پايداري و افزايش آگاهي از كمبود ميتواند ميزان شاخصهاي پايش پايداري منبع را بهطور قابلملاحظهاي افزايش دهد. ازاينرو در مسير توسعه منطبق بر پايداري و افزايش آگاهي از كمبود شاخص تنش منبع(RSI) به ميزان 10%، شاخص ارزشافزوده با حذف اثر تورم به ميزان 9%، شاخص كمبود آب به ميزان 51% و شاخص آب در دسترس 2% بهبود را نسبت به مسير ادامهي روند كنوني در سه سال آخر آيندهپژوهي سيستم تجربه خواهد كرد.
چكيده انگليسي :
In the modern era, the lack of water resources and their unsustainable consumption has become a global crisis; therefore, paying attention to sustainability in water resources and uses is felt more than ever. Since the matters in the field of water resources are intertwined with social, economic, political, environmental, and security problems, the need for comprehensive approaches is felt to understand the interactions of a complex system to satisfy sustainable development goals.
Socio-hydrology approach is a new window to understand the real basins’ problems in the changing world, in which it can be modelled and understood human-water co-evolution by using modelling tools such as system dynamics. Hence, in this research, due to 1) the lack of efficiency in the previous studies’ approaches to mitigate the Mashhad Plain crises, 2) partial insight in their approaches, 3) The ever-increasing aggravation of the problems in the water resources, the socio-hydrological method was used to solve part of the challenges in this area and create a deep understanding of the interactions in the Mashhad basin. As a result, in this research, first of all, by using qualitative methods (including contextual studies, comparative-historical analysis, and depth interviews), the co-evolution of the socio-hydrological system is understood, and the list of effective parameters by extracting and coding the existing narratives in the Mashhad Plain are gathered. In the second step, sensitivity analysis and interviews with elites are used to divide the significant factors of human-water interactions in the Mashhad plain into three categories (including state, rate, and external variables) and by applying the socio-hydrological framework for modelling and using Vensim software, a quantitative model and mathematical relationships have been developed between 1380 and 1400 (2001-2021). Finally, according to the interviews with the elites, and the results of the model 4 possible paths (continuation of the existing trend, development while limiting, development based on the awareness of scarcity, and the policy of allocation and redistribution) are designed to show the possible future and estimation of the behavior of the system from 1400 to 1410 (2021-2031). Consequently, the output of the present study shows that the development based on the awareness of scarcity can significantly increase the level of sustainability in this study area, in which the resource stress index (RSI) by 10%, value-added index (by removing the effect of inflation) by 9%, water scarcity index by 51% and available water index by 2% are mitigated compared to the continuation of the existing trend in the last three years of the possible future period.