شماره راهنما :
1966 دكتري
عنوان :
تمايز ژنتيكي، ريختي و انتخاب زيستگاه زيرگونه هاي اندميك لاك پشت مهميزدار Testudo graeca در مناطق مركزي ايران
گرايش تحصيلي :
محيط زيست- تنوع زيستي
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
صفحه شمار :
دوازده، 95ص. : مصور، جدول، نمودار
استاد راهنما :
منصوره ملكيان، محمودرضا همامي
استاد مشاور :
اووه فريتز، محمدرضا اشرف زاده
توصيفگر ها :
زون ارتباطي , لاكپشت مهميزدار , تبارشناختي , آشيان اقليمي , جريان ژني , ريزماهواره , ريختسنجي سنتي و هندسي
استاد داور :
ابوالقاسم اسماعيلي، يزدان كيواني، سعيد پورمنافي
تاريخ ورود اطلاعات :
1401/08/09
رشته تحصيلي :
منابع طبيعي
دانشكده :
مهندسي منابع طبيعي
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1401/08/11
چكيده فارسي :
زونهاي ارتباطي را ميتوان بهصورت پنجرههايي رو بهسوي فرايندهاي تكاملي در نظر گرفت. گستره و ماهيت موانع در جايي مشخص ميشوند كه دو آرايه مجزا در ارتباط با يكديگر قرار ميگيرند. اهميت حفاظتي، نقش اكولوژيك و تفاوتهاي قابلملاحظه ژنتيكي، ريختي و زيستگاهي گونه لاكپشت مهميزدار Testudo graeca Linnaeus, 1758 در گستره پراكنش خود سبب شدهاست تا اينگونه در سالهاي اخير مورد مطالعات وسيعي قرار گيرد. اين در حالي است كه تنوع ژنتيكي، ريختي، و زيستجغرافيايي اينگونه در بيشتر قسمتهاي شرقي گستره پراكنش آن بهطور ويژه در قسمت مركزي ايران كه زون ارتباطي قديميترين زيرگونههاي آن محسوبميشود، كم¬تر شناختهشده است. در اين مطالعه، تمايز تبارشناختي و ريختي، جريان ژني و تأثير همپوشاني آشيان اقليمي و تفاوتهاي زيستگاهي بر ساختار مولكولي و ريختي بررسيشده است. بدينمنظور 86 فرد بالغ شامل 34 نر و 52 ماده اندازهگيري، عكسبرداري و نمونهبرداري شدند. نشانگرهاي مورد استفاده در بررسي ساختار مولكولي شامل قطعه bp 948 ژن سيتوكروم b ميتوكندري و ده لوكوس ريزماهواره بودند. تحليلهاي ريختسنجي با روشهاي سنتي و هندسي براي هر دو لاك كاراپاس و پلاسترون، انجام شد. آشيان اقليمي زيرگونهها با استفاده از رويكرد PCA-env و تحليل ANOVA ، بررسي شد. نتايج تحليل تبارشناختي، زيرگونه T. g. buxtoni را بهعنوان تنها تبار اين زيرگونه با 4 زيرتبار مجزا در گستره جغرافيايي وسيع، شناسايي كرد. تحليل ساعت مولكولي نشانميدهد كه دو زيرگونه بعد از گسترش رشتهكوه زاگرس در اوايل پليوسن از هم جدا شدهاند. افزون بر اين، هيچ گواهي مبني بر گسترش اخير جمعيتها در نتايج حاصل از تحليلهاي جمعيتشناختي نظير آزمونهاي بيطرفي و توزيع عدم تطابق يافت نشد. ارزيابيهاي ريختسنجي سبب شناسايي چهار جمعيت متمايز با تغييرات ريختي سازشي و غيرسازشي معنيدار در زون ارتباطي شد. نتايج بررسي آشيان اقليمي نشاندهنده همپوشاني محدود آشيان اقليمي دو زيرگونه و تفاوتهاي معنيدار مناطق شكلگيري جمعيتها بود. در پايان تحليلهاي مربوط به ريزماهواره، تمايز تبارهاي ميتوكندريايي را غربيترين و شرقيترين قسمت زون ارتباطي و ارتباط ميان آنها را در قسمت مركزي تاييد كردند. علاوه براين تحليلها نشاندهنده افزايش تعداد افراد هيبريد در قسمتهاي دشتي منطقه ايران و توراني بودند. بهطور كلي دستاوردهاي اين مطالعه يادآور اهميت زونهاي ارتباطي بهعنوان سايتهاي مناسب براي مطالعهي فرايندهاي تكاملي است. جابهجايي و اختلاط افراد حتي براي اهداف حفاظتي بدون مطالعهاي همهجانبه، پذيرفتني نيست. افزون بر اين، ارتقا وضعيت ردهبندي زيرگونهها بهگونه، معرفي زيرگونههاي جديد در محدوده پراكنش T. g. buxtoni و واحدهاي مديريتي براي جمعيتهاي ريختي، پيشنهاد ميشود.
چكيده انگليسي :
Contact zones can serve as windows into the evolutionary forces. The extent and nature of barriers are best understood where divergent taxa are in contact. The conservational importance, ecological role and substantial differences in genetics, morphology, and habitat characteristics of the tortoise species Testudo graeca in its wide distribution range have inspired several recent studies. However, little is known about the genetic diversity, morphology and biogeography of the species in the easternmost part of its distribution range, especially in central Iran, which is the contact zone of the two oldest subspecies. In this study, the phylogeographic and phenotypic divergence and gene flow of the two subspecies, and the effect of climatic niche overlap and habitat differences on the molecular and morphological structure have been investigated. For this purpose, 86 adults including 34 males and 52 females were measured, photographed and sampled. The markers used in the molecular investigation include a 948 bp fragment of mitochondrial cytochrome b gene and ten microsatellite loci. Morphometric analyses were performed using traditional and geometric morphometrics for both carapace and plastron. The climatic niche of the subspecies was investigated using PCA-env approach and ANOVA analysis. Based on the phylogenetic analysis, T. g. buxtoni was the only subspecies with distinct subclades in a wide geographic range. Divergence time analysis suggested that the two subspecies diverged from one another after the uplifting of the Zagros Mountains during the early Pliocene. Using neutrality test and mismatch distribution analysis, no evidence of recent population expansion was found. Morphometric assessments resulted in the identification of four distinct populations with significant adaptive and non-adaptive variations in the contact area. Results from climate niche associations showed limited overlap between the two subspecies as well as significant differences among the regional populations. Finally, microsatellite analysis confirmed the divergence of mitochondrial clades on the eastern and westernmost sides and their relationships in the central part of the contact zone. In addition, these analyses showed an increase in the number of hybrid individuals occurring in the plain areas of the Irano-Touranian Eco-Region. Overall, the results of this study indicated the importance of contact zones as suitable sites for studying evolutionary processes. Translocation and mixing of individuals even for conservational purposes is unacceptable without a comprehensive investigation. Moreover, the taxonomic upgrading from subspecies to species level, introducing new subspecies in the range of T. g. buxtoni distribution and management units for morphological populations are recommended.
استاد راهنما :
منصوره ملكيان، محمودرضا همامي
استاد مشاور :
اووه فريتز، محمدرضا اشرف زاده
استاد داور :
ابوالقاسم اسماعيلي، يزدان كيواني، سعيد پورمنافي