توصيفگر ها :
بهرهوري آب , كمآبياري , گندم , مواد نگهدارنده رطوبت
چكيده فارسي :
محدوديت منابع آب و خاك در بخش كشاورزي، باعث شده تا راهكارهايي بهكار رود تا ضمن حفظ توليد محصولات كشاورزي و امنيت غذايي، از منابع آب و خاك نيز محافظت شود. يكي از راهكارهاي مقابله با بحران كمآبي، استفاده كارآمد از منابع آبي و ارتقاي بهرهوري آب در راستاي تحقق اهداف فوقالذكر است. اعمال كمآبياري و استفاده از روشهاي مختلف حفظ رطوبت در منطقه ريشه از جمله اقدامات موثر به منظور حفظ و افزايش بهرهوري آب در خاك است. پژوهش حاضر، به منظور ارزيابي اثر مواد نگهدارنده رطوبت در خاك درشت بافت بر صفات گندم (Triticum aestivum L.)، بهرهوري آب و ويژگيهاي خاك انجام شد. تيمارها شامل مواد نگهدارنده رطوبت در هشت سطح (كود آلي، سوپرجاذب در عمق 30 و 40 سانتيمتري خاك، سوپرجاذب مخلوط با خاك، مصرف نواري سوپرجاذب، كارگذاري نايلون در عمق 30 و 40 سانتيمتري) و عمق آب آبياري در دو سطح (100 و 75 درصد نياز آبي) بود. آزمايش به صورت نوارهاي خرد شده و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار در دو سال زراعي 1396-1395 و 1397-1396 در جنوب استان كرمان در منطقه جيرفت اجرا شد. كمآبياري محتواي نسبي آب برگ و غلظت رنگدانههاي فتوسنتزي را كاهش داد اما نشت الكتروليتها و ميزان پرولين برگ را افزايش داد، همچنين موجب كاهش عملكرد دانه، عملكرد بيولوژيك، ارتفاع بوته، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، وزن تازه و خشك و حجم ريشه شد اما بهرهوري آب را حدود 3/10 درصد افزايش داد. همچنين شرايط كمآبياري درصد نيتروژن دانه را كاهش داد اما موجب افزايش غلظت پتاسيم و فسفر دانه شد. با مصرف كود آلي، چگالي ظاهري خاك كاهش يافت همچنين اين كود به ترتيب موجب افزايش 10، 7/6 و 17 درصدي رطوبت اشباع، گنجايش مزرعهاي و نقطه پژمردگي دائم شد. مواد نگهدارنده رطوبت تاثير معنيداري بر درصد كربن آلي (P<0.01)، فسفر قابل جذب خاك (P<0.01) و پتاسيم قابل جذب خاك (P<0.01) داشته است. استفاده از مواد نگهدارنده رطوبت در خاك موجب افزايش محتواي نسبي آب برگ، رنگدانههاي فتوسنتزي و درصد نيتروژن، فسفر و پتاسيم دانه گندم گرديد. كود آلي با بهرهوري آب 89/1 كيلوگرم در متر مكعب بيشترين ميزان را به خود اختصاص داد. مقدار بهرهوري آب بين تيمارهاي كارگذاري نايلون در دو عمق 30 و 40 سانتيمتر و سوپرجاذب در عمق 30 سانتيمتر تفاوت معنيدار نبود. بيشترين عملكرد دانه در تيمار كود دامي (55/9 تن در هكتار) و سپس در تيمار كارگذاري نايلون در عمق 40 سانتيمتري (76/8 تن در هكتار) مشاهده گرديد. بيشترين تعداد سنبله در واحد سطح و تعداد دانه در سنبله مربوط به تيمارهاي كود دامي، كارگذاري نايلون در عمق 40 سانتيمتر و سوپرجاذب مخلوط با خاك بود. اثر متقابل رژيم آبياري و مواد نگهدارنده رطوبت بر برخي صفات (سطح برگ، ارتفاع بوته، تعداد سنبله در واحد سطح، تعداد دانه در سنبله، محتواي نسبي آب برگ، نشت الكتروليتها، كلروفيل a و ارتفاع بوته) معنيدار شد كه نشان ميدهد در شرايط تنش رطوبتي استفاده از اين مواد موجب بهبود صفات گندم شده است. با توجه به اينكه در اكثر صفات تفاوت معنيداري بين تيمارهاي سوپرجاذب در دو عمق 30 و 40 سانتيمتري و مصرف نواري سوپرجاذب با شاهد وجود نداشت، بنابراين استفاده از اين تيمارها در اين خاك توصيه نميگردد. آثار مثبت كود دامي و وجود نايلون در زير منطقه فعاليت ريشه براي اكثر صفات مشاهده گرديد، لذا بكارگيري هركدام از اين تيمارها پس از ارزيابي اقتصادي و توجه به جنبه زيستمحيطي آنها توصيه ميشود.
چكيده انگليسي :
Due to the limitation of water and soil resources in the agriculture, it is necessary to protect the water and soil resources and maintain the potential of agriculture. One of the solutions to deal with the world water crisis is the efficient use of water resources and improving the water productivity (WP). Applying deficit irrigation and using different methods of maintaining soil moisture are effective for conserving water and increase water productivity. It should be noted that reducing water consumption should be accompanied by maintaining the quantity and quality of the product. this research, evaluated the effect of irrigation regime (100 and 75% of water requirement) and moisture-retaining materials (manure, superabsorbent at the depth of 30 and 40 cm of soil, superabsorbent mixed with soil, consumption of superabsorbent strip, application of nylon at the depth of 30 and 40 cm and control) on characteristics of wheat, water productivity and soil characteristics. The experimental units were arranged as a strip plot in a randomized complete block design with three replicates in the two crop years of 2015-2016 and 2016-2017 in the south of Kerman province. Deficit irrigation reduced leaf relative water content, concentration of photosynthetic pigments, but increased the leakage of electrolytes and the amount of proline in the leaves. It also caused a decrease in grain and biological yield, plant height, number of spike per surface unit, number of seeds per spike, volume, wet and dry mass of root, but increased water productivity by about 10.3%. Also, in the condition of deficit irrigation, the percentage of grain nitrogen decreased, but it caused an increase in the concentration of potassium and phosphorus in grains. Water-retaining materials were effective on soil properties, and animal manure had a positive and significant effect on soil nutrients and organic carbon. With the use of organic fertilizer, the buck density of the soil decreased, and this fertilizer increased the saturated moisture content, field capacity, and permanent wilting point by 10, 6.7, and 17%, respectively. The use of water-retaining materials in the soil increased the relative water content of leaves, photosynthetic pigments and the percentage of nutritional elements in wheat grains. Animal manure with water productivity of 1.89 kg per m3 took the highest amount. About WP, There was no significant difference between the treatments of applying nylon at two depths of 30 and 40 cm and superabsorbent at a depth of 30 cm. The highest grain yield was observed in the manure treatment (9.55 tons/ha) and then in the nylon application treatment at a depth of 40 cm (8.76 tons/ha). The highest number of spike per surface unit and the number of grain per spike were observed in the treatments of animal manure, application of nylon at a depth of 40 cm and superabsorbent mixed with soil. The interaction effect of irrigation regime in water retaining materials on some traits (leaf area, plant height, number of spike per unit area, number of grain per spike, etc.) was significant, which showed that in deficit irrigation conditions, the use of these materials Wheat traits were improved. In most of the measured traits, there was no significant difference between control and superabsorbent in two soil depths and its strip consumption, so it is recommended not to use these treatments in such soil. The positive effects of animal manure and application of nylon in the depth of the soil were evident in most traits that can be used as water retaining materials, although economic evaluation of each of them is necessary.