شماره مدرك :
18899
شماره راهنما :
16394
پديد آورنده :
بهمني، علي
عنوان :

شناسايي فازهاي آهن دار در باطله مدار فلوتاسيون خطوط 5، 6 و 7 مجتمع گلگهر و ارائه راهكار جهت كاهش هدرروي مگنتيت

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
فراوري مواد معدني
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1402
صفحه شمار :
پانزده، 76ص. : مرور، جدول، نمودار
توصيفگر ها :
مگنتيت , آهن , فلوتاسيون , گوگرد
تاريخ ورود اطلاعات :
1402/07/25
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
معدن
دانشكده :
مهندسي معدن
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1402/07/26
كد ايرانداك :
2969895
چكيده فارسي :
سنگ آهن منبع اصلي و ماده اوليه در صنايع آهن‌سازي و فولاد‌سازي مي باشد. با كاهش ذخاير عيار بالاي كانه‌هاي آهن در جهان و رشد سريع تقاضا در بازار‌هاي جهاني به محصولي با كمترين ناخالصي، فرآوري كاني‌هاي كم عيار آهن و جلوگيري از هدرروي آن، به موضوع قابل توجهي تبديل شده است. در خطوط 6،5 و 7 مجتمع معدني و صنعتي گل‌گهر ، تناژ بار وردي به فلوتاسيون، 960 تن در ساعت و تناژ باطله شناور شده 47 تن در ساعت با عيار ميانگين آهن 2/50 درصد بوده است كه معادل هدر رفت 20 تن در ساعت فلز آهن مي‌باشد. در اين پژوهش، جهت شناسايي فاز آهن و كاهش هدر رفت آن، از خوراك ورودي، باطله و كنسانتره فلوتاسيون، نمونه‌گيري انجام و روي نمونه‌ها آزمايش لوله ديويس ، مطالعات كاني‌شناسي و عيارسنجي صورت گرفت. نتيجه اين آزمايش بر روي باطله شناور شده، بازيابي جرمي بالاي بخش مغناطيسي، يعني 75 تا 80 درصد را نشان داد، كه بيانگر هدر رفت بالاي مگنتيت به باطله بوده است. طبق مطالعات كاني‌شناسي بر روي باطله شناور شده فلوتاسيون، مشخص شد كه آهن هدررفته علاوه بر پيريت عمدتاً از نوع مگنتيت بوده است و درجه آزادي مگنتيت 76 درصد و نشان دهنده درگيري نسبتا كم بين پيريت و مگنتيت و همچنين قفل شدگي پايين بوده است. جهت بررسي تاثير درجه آزادي در فلوتاسيون، نمونه از ابعاد 100 ميكرون كارخانه توسط آسياي ميله‌اي به 45 ميكرون رسيد و روي اين نمونه، آزمايش فلوتاسيون با شرايط كارخانه انجام شد. نتايج اين آزمايش نشان داد كه عيار مگنتيت در باطله نسبت به كارخانه 13 درصد و نسبت به آزمايش فلوتاسيون شاهد با شرايط كارخانه، 10 درصد كاهش يافت. با استفاده از آب‌شستشو، عيار آهن در باطله از50 به 36 درصد رسيده است و كاهش 14 درصدي را نتيجه داده است. به عنوان آزمايش‌هاي تكميلي 20 آزمايش فلوتاسيون روي خوراك و 20 آزمايش فلوتاسيون روي باطله كارخانه طراحي و انجام شد كه شرايط 100 گرم بر تن كلكتور، 40 گرم بر تن كف‌ساز، 400 گرم بر تن دكسترين و بدون نياز به متفرق‌كننده با دانه‌بندي زير 45 ميكرون بازيابي بخش مغناطيسي توسط لوله ديويس را از 80 به 55 درصد و عيار مگنتيت در باطله را از 9/54 درصد به 7/39 درصد رسانده است. به عنوان مرحله آخر، در آزمايش بهينه فلوتاسيون خوراك كارخانه، آب‌شستشو اضافه شد كه بازيابي بخش مغناطيسي توسط لوله ديويس را از 70 درصد به 44 درصد رساند كه كاهشي 26 درصدي را به دنبال داشت. به عنوان نتيجه اين مطالعه، كاهش بازيابي جرمي 26 درصدي و كاهش 8 درصدي عيارآهن در باطله شناور شده و كاهش 11 درصدي عيار مگنتيت مشاهده شد. همچنين طبق نتايج حاصل از طراحي آزمايش فلوتاسيون تكميلي روي خوراك، استفاده از دوز سديم هگزا متافسفات 200 گرم برتن، غلظت كف‌ساز 60 گرم برتن، غلظت كلكتور 150 گرم برتن، اندازه ذرات 75 ميكرون و غلظت دكسترين 200 گرم برتن بهترين شرايط براي كاهش مگنتيت در باطله شناور شده را نتيجه مي‌دهد. همچنين با توجه به نتايج طراحي آزمايش، جهت كاهش گوگرد در محصول فلوتاسيون، استفاده از غلظت سديم هگزا متافسفات 200 گرم برتن، غلظت كف‌ساز 60 گرم برتن، غلظت كلكتور 150 گرم برتن، اندازه ذرات 75 ميكرون و غلظت دكسترين 200 گرم برتن بهترين شرايط براي كاهش گوگرد را به دنبال خواهد داشت. همچنين با توجه به نتايج طراحي آزمايش فلوتاسيون تكميلي روي باطله، استفاده از غلظت سديم هگزا متافسفات 150 گرم برتن، غلظت كف‌ساز 80 گرم بر تن، غلظت كلكتور400 گرم برتن، اندازه ذرات 66 ميكرون و غلظت دكسترين 150 گرم بر تن، بهترين شرايط براي افزايش FeO در كنسانتره را به دنبال خواهد داشت. به عنوان نتيجه تحقيق، استفاده از دكسترين در دوز 400 گرم بر تن و دانه بندي 75 ميكرون و استفاده از آب‌شستشو نتايج موثري در كاهش هدرروي مگنتيت در باطله شناور را نشان مي‌دهد.
چكيده انگليسي :
Magnetite is the main source and raw material in the iron and steel industries. With the reduction of high-grade iron ore reserves in the world and the rapid growth of demand in global markets for a product with the lowest impurities, the processing of low-grade iron ores and preventing its lose has become a significant issue. At lines 6, 5, and 7 of Gol Gohar Mining and Industrial Complex, the feed tonnage in flotation was 960 t/h, and the floatation tailings tonnage was 47 t/h with an average iron grade of 50.2%. This resulted in a loss of 20 t/h of iron metal. In this study, to identify the iron phase and reduce its loss, sampling was performed on the feed, floatation tailings, and concentrate. The samples were subjected to Davis tube test, mineralogical studies, and grade analysis. The results showed a high mass recovery of the magnetic part, i.e. 75-80%, which indicated that a lot of iron was transferred to the tailings and was wasted. According to the mineralogical studies on the flotation tailings, it was found that the wasted iron was mainly magnetite in addition to pyrite which is the gangue mineral, and the degree of liberation of magnetite was 76%, indicating a relatively low interlocking between pyrite and magnetite. Also, in these lines, the tonnage of feed of flotation was 960 t/h and the tonnage of floating tailings was 47 t/h with an average iron grade of 50.2, which confirms the lose of iron. To investigate the effect of the degree of liberation on flotation, the particle size was reduced from 100 microns (as in the plant) to 45 microns by a rod mill, and the flotation test was performed on this 45-micron sample under plant conditions. The results of this test showed that the grade of magnetite in the tailings decreased by 13 percentage points compared to the plant and by 10% compared to the experimental flotation test using plant conditions. After that, the wash water was used. By using wash water, the level of iron in the tailings decreased from 50 to 36%. As supplementary tests, 20 flotation tests on feed and 20 flotation tests on plant tailings were designed and conducted. The condition was 100 g/ton of collector, 40 g/ton of frother, 400 g/ton of dextrin, and with a particle size of below 45 microns. As a result, the recovery of the magnetic portion by the Davis tube fell from 80 to 55%. As a final step, wash water was added, which decreased the recovery of the magnetic fraction from 70% to 44%. As a result of this study, a 26% decrease in magnetite wastage, an 8% decrease in the iron grade of tailings, and an 11% decrease in the magnetite grade of the tailings were obtained. According to the results of the experimental design, the use of sodium hexametaphosphate dosage of 200 g/t, frother dosage of 60 g/t, collector dosage of 150 g/t, particle size of 75 microns and dextrin dosage of 200 g/t are the best conditions for reducing magnetite in tailings. Also, the use of 200 g/t sodium hexametaphosphate, 60 g/t frother, 150 g/t collector, particle size of 75 microns, and 200 g/t dextrin are the best conditions for reducing sulfur in the concentrate. Furthermore, the supplementary flotation tests on the tailings indicated that the use of 150 g/t sodium hexametaphosphate, 80 g/t frother, 400 g/t collector, particle size of 66 microns, and 150 g/t dextrin are the best conditions for the magnetite recovery from the plant flotation tailings.
استاد راهنما :
محمدرئوف حسيني , ابراهيم عظيمي
استاد داور :
علي احمدي عامله , رضا دهقان
لينک به اين مدرک :

بازگشت