توصيفگر ها :
جوجه‌هاي گوشتي , مواد معدني كيلاته , اشرشيا كلي , پاسخ‌هاي ايمني , جمعيت ميكروبي , هيستومورفولوژي روده كوچك
چكيده فارسي :
چكيده:
مطالعه حاضر با هدف بررسي اثر افزودن مكمل معدني كيلاته بر عملكرد، وزن نسبي اندام‌هاي داخلي، شمارش تفكيكي گلبول‌هاي سفيد خون، پاسخ‌هاي ايمونولوژيك، جمعيت ميكروبي و هيستولوژي روده كوچك جوجه‌هاي گوشتي تحت چالش با باكتري اشرشياكلي صورت پذيرفت. براي اين منظور، 250 قطعه جوجه گوشتي راس 308 در قالب يك طرح كاملا تصادفي، با 5 تيمار، 5 تكرار و 10 قطعه جوجه در تكرار مورد بررسي قرار گرفتند. گروه‌هاي آزمايشي شامل گروه كنترل و سطوح مازاد بر نياز عناصر معدني كم مصرف كيلاته (125، 250 ، 500 و 1000 ميلي‌گرم دركيلوگرم) بودند كه از ابتداي دوره پرورش ارايه شدند. تمامي جوجه‌ها در روز 11 با 1 ميلي ليتر محيط كشت اشرشياكلي 80K:78O كه حاوي CFU/ml 109 باكتري بودند به روش خوراكي آلوده شدند. اين عمل در روزهاي 13 و 15 تا رسيدن جمعيت اشرشياكلي مدفوع به CFU/g 105 ادامه يافت. جوجه‌ها با جيره دوره آغازين (1 تا 10 روزگي)، رشد (11تا 24 روزگي) و پاياني (25 تا 42 روزگي) تغذيه شدند. ميانگين افزايش وزن روزانه، ميانگين خوراك مصرفي روزانه و ضريب تبديل غذايي به صورت دوره‌اي اندازه‌گيري شد. در پايان آزمايش، سه قطعه پرنده از هر تكرار به صورت تصادفي انتخاب و كشتار شدند. وزن اندام‌هاي داخلي به صورت درصدي از وزن بدن اندازه‌گيري و ثبت گرديد. تيتر آنتي‌بادي عليه گلبول قرمز گوسفندي در فواصل زماني مشخص پس از تزريق مربوطه بررسي شد. بررسي شمار درصد نوتروفيل ها، هتروفيل ها، ائوزينوفيل ها، منوسيت ها و لنفوسيت ها در 42 روزگي صورت گرفت. همچنين در اين زمان، اسيديته محتويات سنگدان و ايلئوم و نيز جمعيت ميكروبي و هيستولوژي روده باريك مورد بررسي قرار گرفت. نتايج آزمايش حاضر نشان داد كه هر چند تيمارهاي آزمايشي تأثيري بر وزن نسبي قلب، كبد، طحال، بورس فابريسيوس و تيموس در روز 24 آزمايش نداشتند، اما در روز 42 استفاده از سطوح افزايشي مكمل كيلاته موجب كاهش وزن نسبي تيموس و طحال در جوجه هاي تحت چالش با اشرشياكلي شد (05/0>P). استفاده از سطوح افزايشي مكمل مورد آزمون سبب افزايش غلظت گلوكز پلاسمايي شد؛ به طوري كه بالاترين مقدار گلوكز خون در پرندگاني مشاهده شد كه از سطح 500 ميلي‌گرم در كيلوگرم بهره برده بودند (05/0>P). هرچند غلظت تري‌گليسيريد و HDL پلاسما تحت تاثير تيمار ها قرار نگرفت اما به دنبال استفاده از حداقل 250 ميلي‌گرم در كيلوگرم مكمل كيلاته غلظت كلسترول و LDL پلاسمايي افزايش يافت (05/0>P). استفاده از 125 ميلي‌گرم بر كيلوگرم مكمل كيلاته توانست سبب افزايش غلظت پروتئين پلاسما گردد (05/0>P) كه اين افزايش غلظت عمدتا به دليل افزايش آلبومين‌هاي خوني رخ داده بود. هرچند استفاده از تيمارهاي مورد آزمون تاثير قابل ملاحظه‌اي بر فعاليت آنزيم‌هاي كبدي و نيز غلظت مالون دي آلدئيد پلاسما نداشت، استفاده از حداقل 500 ميلي‌گرم در كيلوگرم مكمل كيلاته به طور معني‌داري موجب افزايش ظرفيت آنتي‌اكسيداني كل گرديد (05/0>P). مصرف سطوح مختلف مكمل كيلاته اثري بر شمار تفكيكي گلبول هاي سفيد و تيتر آنتي‌بادي اوليه عليه SRBC نداشت؛ حال آن‌كه مصرف حداقل 500 ميلي‌گرم در كيلوگرم از مكمل كيلاته توانست عيار آنتي‌بادي كل و غلظت IgG را در پاسخ ايمني ثانويه به طور معني‌داري بهبود بخشد (01/0>P). اگرچه استفاده از سطوح مختلف مكمل كيلاته اثري بر تغييرات pH و فلور ميكروبي در روز 24 نداشت، اما در روز 42 تغذيه سطوح 500 و 1000 ميلي‌گرم در كيلوگرم از اين مكمل معدني pH (01/0>P) و جمعيت اشرشياكلي روده اي را به طور معني‌داري كاهش (01/0>P) و شمار لاكتوباسيل‌ها را افزايش داد (062/0=P). يافته ها بيانگر آن بود كه به دنبال استفاده از حداقل 250 ميلي‌گرم در كيلوگرم ميانگين مصرف خوراك روزانه در دوره پاياني و كل دوره افزايش يافت (01/0>P). بالاترين ميانگين افزايش وزن روزانه در پايان دوره و نيز كل دوره (01/0>P؛01/0>P) و بهترين ضريب تبديل غذايي در اين بازه هاي زماني متعلق به پرندگاني بود كه از سطح 500 ميلي‌گرم در كيلوگرم مكمل كيلاته بهره برده بودند(09/0=P؛05/0>P). لذا يافته هاي آزمايش حاضر بيانگر آن است كه بهره‌گيري از سطح 500 ميلي‌گرم در كيلوگرم مكمل مواد معدني كم مصرف كيلاته توانست از طريق بهبود پاسخ هاي ايمونولوژيك، آنتي اكسيداني و هيستومورفولوژيك روده‌اي، موجبات بهبود عملكرد جوجه هاي تحت چالش با باكتري اشرشياكلي را فراهم آورد.
چكيده انگليسي :
The present study aimed to investigate the effects of using excess levels of chelated trace minerals on performance, relative weight of internal organs, circulating differential leucocyte count, humoral immune responses, microbial population, and histology of the small intestine of broiler chicks challenged with Escherichia coli. For this purpose, 250 one-day-old male Ross broiler chicks were randomly allocated into ten experimental treatments with five replicates of 10 birds each. The experimental treatments consisted of five levels of chelated trace minerals (0, 125, 250 and 500 mg/kg) administered during a 42-days feeding trial. On day 11, all chickens were orally infected with 1 ml of E. coli O78:K80 culture containing 109 CFU/ml bacteria. This process repeated on days 13 and 15, when the fecal E. coli population reached 105 CFU/g. The chickens were fed starter (1-10 days), grower (11-24 days), and finisher (25-42 days) diets. Daily weight gain, daily feed intake, and feed conversion ratio were measured. At the end of the experiment, three birds from each replicate were randomly selected and humanly sacrificed. The relative weight of internal organs was measured as a percentage of body weight. The titer of anti-sheep red blood cell (SRBC) antibodies was measured at specific time intervals after injection. The percentage of neutrophils, heterophils, eosinophils, monocytes, and lymphocytes was determined at 42 days of age. In addition, the acidity of the contents of the gizzard and ileum, as well as the microbial population and histology of the small intestine, were examined at this time. The results showed that although the experimental treatments had no effect on the relative weight of the heart, liver, spleen, bursa of Fabricius, and thymus on day 24, the use of increasing levels of chelated trace minerals on day 42 caused a significant decrease in the relative weight of the thymus and spleen in E. coli-challenged chickens (P<0.05). The use of increasing levels of the supplement resulted in a significant increase in plasma glucose concentration, with the highest value observed in birds fed 500 mg/kg of chelated trace minerals (P<0.05). Although plasma triglyceride and HDL concentrations were not affected by the treatments, the use of at least 250 mg/kg of chelated trace minerals increased plasma cholesterol and LDL concentrations (P<0.05). The use of 125 mg/kg of chelated trace minerals increased plasma protein concentration, mainly due to an increase in blood albumin levels (P<0.05). Although the treatments had no effect on liver enzyme activity and plasma malondialdehyde concentration, the use of at least 500 mg/kg of our chelate significantly increased the total antioxidant capacity (P<0.05). The use of different levels of treatments had no effect on the differential count of white blood cells and the initial titer of anti-SRBC antibodies. However, the use of at least 500 mg/kg of the supplement significantly improved the total antibody titer and IgG concentration in the secondary immune response against SRBC (P<0.01). Although feeding of different levels of supplement had no effect on pH and microbial flora changes on day 24, feeding 500 and 1000 mg/kg of the chelated trace minerals on day 42 significantly decreased the pH and E. coli population of the intestinal tract and increased the population of Lactobacilli (P<0.05 and P<0.01, respectively). The results indicated that the use of at least 250 mg/kg of our supplement increased the average daily feed intake in the finishing period and the entire experimental period (P<0.05). The highest average daily weight gain at the end of the period and the entire of trial period (P<0.05 and P<0.01, respectively), and the best feed conversion ratio in these time intervals belonged to birds fed 500 mg/kg of chelated trace minerals (P<0.05 and P<0.01, respectively).
