شماره مدرك :
19972
شماره راهنما :
17244
پديد آورنده :
دهنوي، نجمه
عنوان :

مدلسازي رويداد آلودگي در سامانه انتقال آب و مديريت آن با استفاده از مدل بهينه سازي

مقطع تحصيلي :
كارشناسي ارشد
گرايش تحصيلي :
مديريت منابع آب
محل تحصيل :
اصفهان : دانشگاه صنعتي اصفهان
سال دفاع :
1403
صفحه شمار :
103 ص
توصيفگر ها :
شبكه توزيع آب , كلر باقيمانده , آلودگي ميكروبي , الگوريتم ژنتيك , EPANET_MSX
تاريخ ورود اطلاعات :
1403/09/06
كتابنامه :
كتابنامه
رشته تحصيلي :
عمران
دانشكده :
مهندسي عمران
تاريخ ويرايش اطلاعات :
1403/09/06
كد ايرانداك :
23091144
چكيده فارسي :
سيستم‌هاي انتقال و توزيع آب به طور بالقوه نسبت به آلاينده‌هاي ورودي حساس هستند. اين آلاينده‌ها ممكن است به صورت اتفاقي از طريق ترك‌خوردگي لوله‌ها يا نشتي‌هاي معكوس و يا به طور عمدي از طريق اقدامات تروريستي وارد شبكه شوند. پس از ورود، آلاينده‌ها با جريان آب منتقل شده و بسته به مقدار و نوع آنها، مي‌توانند باعث بروز بيماري‌هاي گذرا يا مزمن و يا آلودگي‌هاي زيست‌محيطي جدي شوند. به دليل وسعت شبكه و تعداد زياد اتصالات و تجهيزات مختلف مانند شيرآلات، مخازن، تانك‌ها و پمپ‌ها، ورود آلاينده‌ها به اين سيستم‌ها اغلب اجتناب‌ناپذير است. تشخيص نوع آلاينده، واكنش آن با مواد ضدعفوني‌كننده موجود در شبكه، نرخ تجزيه اين مواد و غلظت آلاينده در آب، از اهميت بالايي برخوردار است. پس از شناسايي اين عوامل، مهم‌ترين كار، توسعه مدلي است كه بتواند پخش آلاينده‌ها در شبكه را شبيه‌سازي كند. در اين رساله، از يك ماژول جديد استفاده شده كه قادر به مدل‌سازي تعاملات ميان چندين آلاينده در شبكه توزيع آب است. همچنين، تعامل بين آلودگي لژيونلا و كلر به عنوان ماده ضدعفوني‌كننده در خط انتقال آب از تصفيه‌خانه باباشيخعلي تا شهر نايين مورد بررسي قرار گرفته است. براي اين منظور، ابتدا معادلات تجزيه ماده و نرخ زوال آن تعيين شده و سپس با استفاده از نرم‌افزارEPANET ، EPANET_MSX و MATLAB مدل پخش آلودگي در دو فصل تابستان و زمستان شبيه‌سازي شده است. نتايج حاصل از آناليز گره‌ها براساس دبي عبوري و كمبود كلر حاكي از اهميت بالاي دو گره بحراني است. لذا دو گره مذكور به عنوان محل تزريق آلودگي به مدل معرفي شدند. پس از ايجاد آلودگي، استفاده از روش كلرزني براي مقابله با اين مشكل مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور بهينه‌سازي كلرزني از الگوريتم ژنتيك استفاده شده است. نتايج نشان داد در شرايط ورود آلودگي از گره 2 و تزريق كلر از 3 ايستگاه، بهينه‌ترين حالت به‌منظور گندزدايي سيستم توزيع آب در هر دو فصل مي‌باشد. برهمين اساس غلظت كلر تزريق شده در فصل تابستان ، از ايستگاه‌هاي 9، 19 و 31 به ترتيب 23/1، 12/1 و 6/0 و در زمستان 98/0، 15/1، و 64/0 ميلي‌گرم بر ليتر حاصل گرديد. همچنين در شرايط ورود آلودگي از گره 15 غلظت كلر تزريق شده در فصل تابستان ، از ايستگاه‌هاي 23، 24 و 33 به ترتيب1، 97/0 و 51/0و در زمستان 87/0، 8/0، و 54/0 ميلي‌گرم بر ليتر بدست‌آمد. يافته‌ها حاكي از آن هستند كه با به كارگيري اين رويكرد، مي‌توان به بهبود قابل توجه سيستم در برابر آلودگي دست يافت. اين روش امكان مي‌دهد تا با استفاده از مقدار كمتري كلر، نتايجي مطلوب‌تر به دست آوريم.
چكيده انگليسي :
Water transmission and distribution systems are potentially sensitive to incoming pollutants. These pollutants can enter the system accidentally through pipe corrosion or backflows, or intentionally through terrorist activities. Once entered, pollutants are transported with the water flow and, depending on their quantity and type, can cause transient or chronic diseases or serious environmental pollution. Due to the vastness of the network and the large number of connections and various equipment such as valves, reservoirs, tanks, and pumps, the entry of pollutants into these systems is often inevitable. Identifying the type of pollutant, its reaction with disinfectants present in the network, the decay rate of these substances, and the pollutant concentration in water are of utmost importance. After identifying these factors, the most important task is to develop a model that can simulate the dispersion of pollutants in the network. In this thesis, a new module has been used that is capable of modeling interactions among multiple pollutants in the water distribution network. Furthermore, the interaction between biological contamination and chlorine as a disinfectant in the water transmission line from the Babashikhali water treatment plant to the city of Nayin has been investigated. For this purpose, the decay equations of the substance and its decay rate were first determined, and then pollution dispersion was simulated using EPANET, EPANET_MSX, and MATLAB software in two seasons: summer and winter. The results of the node analysis based on flow rate and chlorine deficiency indicate the high importance of nodes 2 and 15. Therefore, these two nodes were introduced as the injection points for pollution in the model. After pollution generation, the use of chlorination method to combat this problem was studied. Genetic algorithm was used to optimize chlorination. The results showed that under pollution entry conditions from node 2 and chlorine injection from 3 stations, the optimal condition for system disinfection was achieved in both seasons. Based on this, the injected chlorine concentrations in summer from stations 9, 19, and 31 were 1.23, 1.12, and 0.6 milligrams per liter, respectively, and in winter, they were 0.98, 1.15, and 0.64 milligrams per liter, respectively. Also, under pollution entry conditions from node 15, the injected chlorine concentrations in summer from stations 23, 24, and 33 were 1.1, 0.97, and 0.51 milligrams per liter, respectively, and in winter, they were 0.87, 0.8, and 0.54 milligrams per liter, respectively. The findings indicate that by employing this approach, significant improvement against pollution can be achieved. This method allows for obtaining better results with less chlorine usage.
استاد راهنما :
آزاده احمدي
استاد داور :
مسعود طاهريون , رامتين معيني
لينک به اين مدرک :

بازگشت